به‌روز شده در: ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۹:۴۹
گفت‌وگو
آیت الله العظمی علوی گرگانی: نسبت به مسایل فرهنگی اخیر نگرانیم
دیدار شورای سردبیری "خیبرآنلاین" با یک مرجع تقلید
صرف نشستن افراد در کنار رهبری، معیار انتخاب نیست
گفت‌وگوی خواندنی "خیبرآنلاین" با علی‌اصغر زارعی
ناگفته‌هایی از نحوه ورود آیت‌الله مهدوی‌کنی به خبرگان
گفت‌وگوی‌ "خیبرآنلاین" با حجت‌الاسلام میرلوحی(2)
چه کسانی آیت‌الله مهدوی‌کنی را بایکوت خبری کردند؟
گفت‌وگوی‌ "خیبرآنلاین" با حجت‌الاسلام میرلوحی(1)
موضوعات شورا جهت رفع تکلیف مطرح می‎شود
عضو شورایعالی فضای مجازی در گفت‌وگو با "خیبرآنلاین"
آشنایی با یک خواننده جوان جبهه انقلاب
گفتگوی اختصاصی "خیبرآنلاین" با سید مهدی ضامنی
تاثیر دودهه زندگی در آمریکا بر ذهن ظریف
گفتگوی اختصاصی "خیبرآنلاین" با محمدصادق کوشکی(2)
سیاستمدار در تراز انقلاب‌ اسلامی نداریم
گفتگوی اختصاصی "خیبرآنلاین" با محمدصادق‌ کوشکی(1)
استراتژی حزب‌الله برای 4 سال پیش رو
گفت‌وگوی خواندنی "خیبرآنلاین" با حسین الله‌کرم
بزرگترین اشتباه سیاسی‌ عمرم رای به خاتمی بود
گفت‌وگوی "خیبرآنلاین" با مهدی کوچک‌زاده (2)
کد خبر: ۱۶۰۵۷
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۲ - ۱۹:۰۹
"خیبرآنلاین" - يکي از شگردهايي که همواره در طول تاريخ براي تحت تاثير قرار دادن افکار عمومي به کار گرفته مي‌شده است، استفاده از مغالطه اشتراک لفظي است، بدين معني که سياسيون و نظريه‌پردازان سعي مي‌کنند از واژهايي که داراي چند معناست بدون قرائن خاصي که مرادشان را مشخص کند، آن لفظ را به‌کار گيرند، تا ذهن مخاطب را به معناي معروفش مشغول سازند، در حالي که خودشان معناي ديگري را اراده کرده‌اند. به عنوان نمونه واژه اصلاحات که در 16 سال قبل ميدان‌دار عرصه سياست شد، از همين قبيل بود. اين واژه حداقل داراي سه معناي متفاوت است؛ 1. از ماده صلح به معناي آشتي، 2. از ماده صلاح به معناي سلامت و درستي، 3. ترجمه رفرم به معناي تغييرات تدريجي در موضوع مورد نظر (مثلاً در نظام سياسي کشور). روشن است که توده‌هاي مردم از واژه اصلاح‌طلبي همان معناي دوم را مي‌فهميدند، ولي سياسيون عصر به دنبال اجرايي کردن اصلاحات به معناي سوم بودند. کاري که سرنوشت آن در پايان کار دولت اصلاحات بر همه عيان شد و اهداف واقعي آن در فتنه 88 نقطه ابهامي باقي نگذاشت. واژه اعتدال نيز از همين سنخ است؛ اين واژه معاني متفاوتي دارد که يکي از آن‌ها ميانه‌روي و حرکت بر جاده ميانه، به دور از افراط و تفريط است. همان‌که قرآن مجيد آن را امت وسط ناميده است و رئيس جمهور محترم آن را شعار خود قرار داده است. ولي معناي ديگر آن همان معناي وارداتي است که دشمن آن را اراده کرده است؛ يعني اسلامي که آمريکايي‌ها بپسندند و با منافع غربي‌ها هيچ تعارضي نداشته باشد. در اين نوشتار جهت آشنايي با شاخص‌هايي که غربي‌ها براي اسلام اعتدالي مشخص کرده‌اند به معرفي بخشي از آن‌ها مي‌پردازيم تا روشن شود که اعتدالي که برخي جريان‌هاي سياسي، مانند مدعيان اصلاحات، و برخي از عناصر مرتبط و يا حامي دولت يازدهم از آن دم مي‌زنند، چه وجه تمايزي با اسلام اعتدالي آمريکايي دارد. در اين‌باره به تحقيقات مؤسسه رند در اين موضوع مي‌پردازيم. ابتدا خوب است به اختصار با موسسه مذکور آشنا شويم و سپس به پروژه اسلام اعتدالي بپردازيم.

آشنايي با مؤسسه رند

«الکس ابلا» روزنامه‌نگار آمريکايي که چندي پيش اجازه دسترسي به بايگاني مؤسسه نظرسنجي «رند» را بدست آورده بود، از برخي برنامه‌هاي سري اين مؤسسه پرده برداشت. اين روزنامه‌نگار آمريکايي در گفت‌وگو با شبکه تلويزيوني «پريزن پلنت» گفت: «همه ما آمريکايي‌ها بدون آن‌که بدانيم، تحت کنترل رند هستيم. هدف نهايي رند از اقداماتش در دست گرفتن همه جوانب زندگي اجتماعي توسط تکنوکرات‌ها در راستاي تشکيل يک دولت واحد جهاني است. در واقع به همين خاطر است که رند بر مطالعات اجتماعي متمرکز شده تا قادر به پيش‌بيني رفتار انسان‌ها باشد. رند در واقع يک دولت در سايه است که نخبگان تکنوکرات در آن متولد مي‌شوند. (سايت مشرق، 25 ارديبهشت 1390)

مؤسسه رند در راستاي اهداف فوق، کتابي با نام «ايجاد شبکه مسلمانان ميانه‌رو» را در 10 فصل تدوين کرده است. اين کتاب که با پشتيباني مالي بنياد اسميت ريچاردسون به چاپ رسيده درصدد آن است که با فرهنگ‌سازي، اسلام اعتدالي را در کشورهاي اسلامي نهادينه کند و راه‌هاي حاکميت چنين اسلامي را به طرفداران خود در همه کشورها آموزش دهد. نويسندگان اين کتاب از اسلام واقعي، با عنوان «تروريسم جهادي» ياد مي‌کنند. آن‌ها بر اين باورند که اسلام جهادي يا به اصطلاح خود آن‌ها تروريسم جهادي، منافع غرب را تهديد مي‌کند. از اين‌رو بايد براساس همان مدلي که در دوران جنگ سرد، اتحاد جماهير شوروي را زمين‌گير کرد، اسلام جهادي را زمين‌گير کنيم. آن‌ها معقدند اسلام‌گرايان تندرو هر چند در اقليت هستند اما توانسته‌اند شبکه‌هاي قدرتمندي را در جهان اسلام و در ميان جوامع مسلمان آمريکاي شمالي و اروپا ايجاد کنند، در حالي‌که بيش‌تر مسلمانان در کشورها و جوامع اسلامي، ميانه‌رو و ليبرال هستند اما نتوانسته‌اند شبکه‌هايي مشابه ايجاد کنند. بر اين مبنا ايشان معتقدند ايجاد شبکه‌هاي ميانه‌رو در جهان اسلام به کاتاليزورهاي خارجي نيارمند است و با استفاده از تجربه آمريکايي‌ها در ايجاد و تقويت شبکه‌هاي آزادانديشان و دموکراسي‌خواهان در دوران جنگ سرد، مي‌توان نقشه راهي براي ايجاد شبکه‌هاي مسلمانان ليبرال و ميانه‌رو ارائه کرد.

مدل آمريکايي در جنگ سرد

آمريکايي‌ها در دوران جنگ سرد، برنامه‌هاي شبکه‌سازي خود را براي زمين‌گير کردن شوروي‌ها و تفکر مارکسيستي، در چهار مرحله اجرا کردند: 1. کمک به سازماندهي گروه‌هاي شبکه‌ساز دموکراسي‌طلب 2. ايجاد بنيادهايي براي حمايت مالي از اين گروه‌ها، با حفظ فاصله و ارتباط آن‌ها با دولت آمريکا 3. تنظيم رهنمودهاي سياسي براي گروه‌ها و نهادهاي مورد نظر از طريق اين بنيادها 4. فراهم کردن کمک‌هاي مستقيم محدود براي گروه‌ها و يا نهادهاي شبکه‌ساز از طريق فعاليت برخي عناصر سياسي به عنوان مشاوران رهبرانِ سازمان‌ها.

مهم‌ترين تنگناي آمريکايي‌ها

تجربيات آمريکا در دوران جنگ سرد و موفقيت‌هايي که کسب کرده است، نشان مي‌دهد که بهترين مدل براي مقابله با خطراتي که امروز آمريکا را تهديد مي‌کند، شبکه‌سازي در کشورهاي مسلمان از نوع به اصطلاح اعتدالي و ميانه‌رو مي‌باشد. از نظر کارشناسان مؤسسه رند، يکي از اقدامات مهم آمريکا در اين خصوص، بايد ارتقاء دموکراسي غرب‌پسند باشد. از اين‌رو براي ايجاد دموکراسي در اين کشورها پروژه‌هايي همچون ايجاد آزادي بيان، آزادي مذهبي و ديگر آزادي‌هاي مدني پيگيري مي‌شود. مساله مهم ديگر توسعه جامعه مدني است. از نظر برخي کارشناسان توسعه جامعه مدني در واقع رهيافتي غير مستقيم براي اصلاحات سياسي است که ضمن تقويت نهادهاي دموکراتيک، واکنش رژيم‌هاي حاکم را به حداقل مي‌رساند.

راهکار مهم ديگر دولت امريکا براي شبکه‌سازي استفاده از ديپلماسي عمومي و برقراري ارتباط با مردم و تحت تاثير قرار دادن آن‌ها در جوامع مورد نظر است. ديپلماسي عمومي مجموعه اقدامات آمريکايي‌ها، مانند: تأمين بودجه تأسيس راديو و تلويزيون‌هاي خصوصي، حمايت از گروه‌هاي معارض و حتي حمايت‌هاي آکادميک را در بر مي‌گيرد. از جمله ابتکارات آمريکا براي تقويت دموکراسي در خاورميانه، ابتکار مشارکت خاورميانه (mepi) با هدف تاثيرگذاري بر چهار گروه سياستمداران، اقتصاددانان، محصلان و زنان مي‌باشد که در ظاهر توسط سازمان‌هاي غيردولتي حمايت مي‌شوند. اين مجموعه بر مساله آموزش و ارتباط با دانشجويان در سراسر منطقه خاورميانه سرمايه‌گذاري بسيار زيادي کرده است.

نقشه راه براي ايجاد شبکه‌هاي ميانه‌رو در جهان اسلام

از نظر مؤسسه رند يکي از مهم‌ترين و ضروري‌ترين اقدامات براي شبکه‌سازي، ميان مسلمانان ميانه‌رو، شناخت اسلام اعتدالي و شاخص‌هاي آن است. از اين‌رو سعي کرده است با کشف اين شاخص‌ها، زمينه‌هاي ايجاد و تقويت اين شبکه را فراهم نمايد. شاخص‌هاي مسلمانان ميانه‌رو از نظر کارشناسان مؤسسه رند بدين قرار است: 1. تعهد به دموکراسي و اعتقاد به مشروعيت مردمي به جاي مشروعيت الهي؛ همان‌طور که در سنت غربيِ ليبرالي وجود دارد. مسلمانان ميانه‌رو قائل‌اند مشروعيت سياسي فقط از خواست مردم و از طريق انتخابات آزاد و کاملاً دموکراتيک نشأت مي‌گيرد. 2. جهاني دانستن ارزشهاي دموکراتيک، اين دسته از مسلمانان بر اين باوراند ارزش‌هاي دموکراتيک، جهاني است. بر اين اساس آن‌ها معتقدند دموکراسي بايد اساس قوانين و سنت‌هاي اسلامي باشد. به همين دليل تلاش مي‌کنند، برخي مباني دموکراسي را به قرآن نسبت دهند، ايشان دستور قرآن به مسلمانان براي اداره امور از طريق شورا را بر اين مبنا تفسير مي‌کنند.

3. تأکيد بر منابع قانوني غربي؛ مسلمانان ميانه‌رو بر منابع قانوني غير فرقه‌اي و غيرمذهبي که در سيستم‌هاي غربي مورد توجه است تاکيد دارند، در حالي‌که مسلمانان جهادي تنها بر جاري شدن احکام شريعت تاکيد دارند. 4. احترام به حقوق زنان و اقليت‌ها؛ اين دسته از مسلمانان با فمينيست‌هاي مسلمان و گفت‌وگوي بين مذاهب، آزادانديشانه برخورد مي‌کنند و معتقدند برخي دستورات تبعيض‌آميزِ قرآن و سنت، به موقعيت زن در جامعه و خانواده آسيب مي‌زند. از اين‌رو بر اين باورند تعلق گرفتن يک دوم ارث به فرزند دختر در برابر پسر، بايد بازبيني شود، زيرا شرايط فعلي جامعه با زمان حضرت محمد(ص) تفاوت دارد (همان، ص28 الي 30). از ديگر شاخص‌هاي اين گروه اعتقاد به اين است که قانون شريعت محصول شرايط تاريخي زمان است و برخي موضوعات آن مانند: مجازات بدني ديگر زمينه‌هاي لازم جهت اجرا را نداشته و از اين‌رو بايد با شرايط مدرن سازگار شود. (همان، ص131)

شرکاي بالقوه غربي‌ها درجهان اسلام

بر اساس ويژگي‌هاي مذکور، آمريکا و غربي‌ها براي مقابله با آن‌چه افراطي‌گري مي‌خوانند، سه دسته را به عنوان شرکاي بالقوه خود انتخاب مي‌کنند؛ سکولارها، مسلمانان ليبرال و سنت‌گرايان ميانه‌رو، مانند صوفي‌ها. سکولارها در جهان اسلام در سه گروه قابل دسته‌بندي هستند: سکولارهاي ليبرال، سکولارهاي ضد روحانيون و سکولارهاي طرفدار استبداد.

1. سکولارهاي ليبرال از نهادها و قوانين غيرديني در چارچوب جامعه‌اي دموکراتيک حمايت مي‌کنند. آن‌ها به ارزش‌هاي ليبرال يا ارزش‌هاي دموکراتيک اجتماعي که محور مدل غربيِ مذهبِ مدني را شکل مي‌دهد، معتقدند. اين گروه به جدايي دين از سياست اعتقاد دارند. ارزش‌هاي مورد نظر اين گروه به جهت‌گيري ارزش‌هاي سياسي غرب بسيار نزديک است. دسته دوم سکولارهاي ضد روحانيت هستند که خاستگاه آن بيش‌تر در ترکيه است. آن‌ها با هويت مذهبي از جمله پوشش زنان مسلمان در محافل آموزشي يا عمومي مخالفت سرسختانه‌اي دارند. دسته سوم سکولارهاي طرفدار استبداد هستند که گروه‌هايي نظير بعثي‌ها، نئوکمونيست‌ها و طرفداران اعمال فشارهاي استبدادي را دربر مي‌گيرد. اين گروه گرچه با اسلام مخالفند ولي در مواردي که مصالح‌شان اقتضا کند، از سمبل‌هاي ديني و مذهبي استفاده مي‌کنند، مانند: صدام حسين.

2. مسلمانان ليبرال؛ اين دسته از مسلمانان به گونه‌اي هستند که ايدئولوژي سياسي آن‌ها بنياد مذهبي دارد، در عين‌حال دستورالعملي که در نظر دارند، با ارزش‌هاي دموکراسي غربي منطبق است. آن‌ها تلاش مي‌کنند ارزش‌هاي اسلامي با جهان مدرن هماهنگ شود. آن‌چه که مسلمانان ليبرال در اعتقاد به آن اشتراک نظر دارند، ارزش‌هاي اسلاميِ هماهنگ با دموکراسي، پلوراليزم، حقوق بشر و آزادي فردي است. آن‌ها به‌ويژه با مفهوم دولت اسلامي مخالفند.(همان، ص30 الي31)

3. سنت‌گرايان ميانه‌رو؛ سنت‌گرايان ميانه‌رو شامل مسلمانان محافظه‌کاري مانند: صوفي‌ها است که عقايدشان براي قرن‌ها مورد حمايت قرار گرفته است. برخي از رهبران صوفي مخالف هر نوع رژيم قدرتمند هستند که کنترل شيعي را بر افکار و عقايد موجب مي‌شود. بر اين اساس آن‌ها جدي‌ترين منتقد حکومت‌هاي ايران و عربستان هستند. (همان ص31 الي33)

طراحان ايجاد شبکه مسلمانان ميانه‌رو در نهايت اظهار مي‌دارند هرچند اسلام‌گرايان ميانه‌رو از جملة ليبرال‌ها نيستند ولي عقايد آن‌ها مي‌تواند فرصتي براي آمريکا باشد که با اين گروه تعامل داشته باشد. برخي بنيادهاي مورد حمايت آمريکا در اين خصوص به مشارکت با سکولارها و اسلام‌گرايان ميانه‌رو که با ارزش‌هاي دموکراتيک موافقند، علاقمند هستند. در کشورهاي اروپايي مانند: انگلستان، اسپانيا، و فرانسه نيز تمايل به تعامل با اين‌گونه اسلام‌گرايان وجود دارد.

گروه‌هاي هدف

مهم‌ترين گروه‌هاي هدف براي آمريکايي‌ها جهت ايجاد شبکه‌هاي مسلمانان به اصطلاح اعتدالي عبارت‌اند از: 1. دانشگاهيان مسلمان ليبرال و سکولار؛ «ليبرال‌ها به سمت مراکز تحقيقاتي دانشگاهي يعني جايي که مي‌توانند تأثيرگذار باشند، گرايش دارند. از آن‌جايي که شبکه‌هايي از روشنفکران ليبرال و ميانه‌رو در سرتاسر جهان اسلام وجود دارد، اين بخش مهم‌ترين عنصر متشکله براي شبکه بين‌المللي مسلمانان ميانه‌رو مي‌باشد.» (همان، ص139)

2. روحانيون جوان ميانه‌رو؛ از نظر رند «يکي از دلايل موفقيت راديکال‌ها آن است که از مساجد براي تبليغ ايده‌هايشان و عضوگيري استفاده مي‌کنند. از سوي ديگر دانشگاهيان ليبرال براي تعامل با مردم در مساجد احساس راحتي نمي‌کنند. از ديد آن‌ها بيان ديدگاه‌هاي علمي به زبان عاميانه بسيار سخت است. بنابراين يک جنبش ليبرالِ مسلمان با پايگاه تودهاي، به مشارکت فعال روحانيون ميانه‌رو، به‌خصوص روحانيون جوان بستگي خواهد داشت؛ يعني کساني که رهبري آينده را در اختيار خواهند گرفت.» (همان، ص140)

3. گروه‌هاي زنان و اقليت‌هاي مذهبي

4. روزنامه‌نگاران، نويسندگان و خبرنگاران؛ «پيام‌هاي راديکال به واسطه استفاده از اينترنت و ديگر رسانه‌هاي جديد خارج از کنترل دولت، به‌طور عميقي در جوامع اسلامي سراسر جهان نفوذ کرده است. در اين راستا شبکه‌هاي راديو و تلويزيوني مورد حمايت مالي، فاقد توان لازم براي توجه به مشکلات و نگراني‌هاي محلي بوده و چندان تلاشي براي تقويت رسانه‌هاي محلي ميانه‌رو نمي‌کنند. بنابراين براي معکوس نمودن گرايشات راديکال در رسانه‌هاي اسلامي، بايد از راديو و تلويزيون‌هاي محلي ميانه‌رو و نيز وب‌سايت‌ها و ديگر رسانه‌هاي غيرسنتي حمايت کرد.» (همان، ص141)

کمک‌هاي مالي

يکي ديگر از اقدامات مهم مؤسسه رند، توجه به حمايت مالي از اعتداليون و نحوه امدادرساني به آن‌هاست. آن‌ها توجه دارند که کمک مستقيم آمريکا به هر گروهي، موجب مطرود شدن و عدم موفقيت آن‌ها خواهد شد، از اين‌رو براي رسيدن به اين هدف؛ سازوکارهايي انديشيده‌اند. از اين‌رو کارشناسان موسسه رند راهکاري اين‌چنين ارائه داده‌اند: «حمايت خارجي از مسلمانان ميانه‌رو، موضوعي حساس در کشورهاي اسلامي است. کمک بين‌المللي بايد به شيوه‌هايي صورت گيرد که با شرايط محلي همخواني داشته و تا جايي‌که امکان دارد به سازمان‌هاي غيردولتي و (ngo)ها اتکا داشته باشد که با کشورهاي دريافت‌کننده ارتباط دارند. موفقيت اصلي عبارت از تعامل با شرکايي مطمئن و در همان حال پنهان نگه‌داشتن بُعد خارجي حمايت‌ها مي‌باشد» (همان، ص 139)

نتيجه‌گيري و جمع‌بندي

توجه به شاخص‌ها و ويژگي‌هاي فوق براي اسلام ميانه‌رو و اعتدالي که آمريکايي‌ها معرفي کرده‌اند، مي‌تواند راهنماي خوبي براي شناسايي جريان‌هاي داخل ايران باشد و مي‌تواند پاسخ مناسبي به پرسش‌هاي اساسي فراروي افکار عمومي باشد. بايد دقت شود، شعار اعتدالي که اين روزها در دستور کار برخي سياستمداران قرار گرفته چه ميزان با اسلام اعتداليِ آمريکايي فاصله دارد؟ و از طرف ديگر اين اسلام اعتدالي با اصلاحات مورد نظر مدعيان اصلاحات چه مقدار انطباق دارد؟ نيم‌نگاهي به شعارهاي دولت اصلاحات و ايجاد بحران در دانشگاه‌ها و استفاده از اهرم مطبوعات و رسانه‌ها براي ضربه به نظام اسلامي، مي‌تواند نسبت اسلام اعتدال آمريکاييِ پيشنهادي، با اصلاحات آمريکايي را براي همه روشن سازد. با همين نگاه مي‌توان در شرايط کنوني بر روي برخي پرسش‌ها تأمل نمود: حکمت سرمايه‌گزاري اصلاح‌طلبان و اعتداليون بر دانشگاه‌ها و مؤسسات علمي چيست؟ چرا مجدداً ngo‌ها در حال احيا شدن هستند؟ معاونت امور زنان رياست جمهوري چرا به کساني واگذار مي‌شود که گرايشات بعضاً فمينيستي دارند؟ تکثير قارچ‌گونه مطبوعات و بازيابي روزنامه‌هاي زنجيرهاي در راستاي چه هدفي انجام مي‌شود؟ حذف مميزي کتاب و بازگرداندن انتشارات متخلف براي چيست؟ و...؟



*حجة‌الاسلام قاسم روانبخش
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: