"خیبرآنلاین" - یادش بخیر قلم مرصوص «نُه دَه». یادش بخیر سطور منثور «قطعات 26». یادش بخیر نی ساندیس فرو رفته در چشم آمریکا و یادش بخیر قال و سرمقالات مشبع از کنایات شیرین و استعارات نغز در کیهان و وطن امروز و ... .
اما حیف...؛ حیف از این همه استعداد و نبوغ و تبحر که بازیچه افتتاح اتوبانهای بیراهه و تونلهای سیاهچاله و جشنهای شعبانیه و موزههای از کار افتاده و پروژههای از پیشساخته و کارهای بر جایماندهی بلدیه پایتخت شود!
چه نیک گفته اند: «الاعمال بالنیّات». این نیّتهاست که اعمال را ارزشگذاری می کند والا عمل صرف و منفرد، فاقد هرگونه اجر و اعتبار است.
اتوبان و بزرگراه و تونل و مترو و موزه و برج میلاد و پارک ولایت و سامانه 137 و 1888 و الی ماشاءالله، همگی زمانی ارزش دارند که فی سبیل الله و تنها به نیّت خدمت به خلق الله انجام گرفته باشند نه آنکه مسیر رسیدن به عمارت پاستور را سهل الوصول نمایند!
ای کسانی که معتقدید: «به عنوان کوچکترین عضو خانواده بزرگ شهدا میخواهم تشکر کنم از جناب شهردار تهران، بابت ۲ افتتاح. یکی؛ بزرگراه آزادگان در کمربندی تهران، دومی؛ بزرگراه امام علی (ع).»؛ محض اطلاعتان باید گفت، اگر بنا به سپاس و قدردانی باشد؛ "غلامحسین کرباسچی" به جهت تقدیر و تشکر، از سایرین ارجح و اولیتر است!
با سنجش کمی و کیفی ساخت و سازهای انجام شده در تهران، طی سال های 68 الی 77، صراحتاً می توان اذعان داشت که مدیریت کنونی شهرداری تهران می باید در پیشگاه شهرداری تحت امر کرباسچی، لُنگ بیاندازد!
لازم به ذکر است، بر زمین زدن کلنگ متروی شهری تهران و احداث اتوبان هایی چون؛ همت، رسالت، یادگار امام(ره)، پروژه بزرگ نواب، نیایش، چمران، مدرس و نیز احداث شهرک های اقماری و صنعتی مجاور پایتخت و چه و چه و چه، از جمله پروژه های اساسی و عظیمی بودند که به علت نیّتهای غلط و تخلفات مالی گسترده، ابتر و بی ارزش بحساب آمدند؛ درغیراینصورت کیست که بتواند فعالیت های انجام شده و ماندگار آن برههی شهرداری را کتمان کند؟!
و اما پیرامون احساس خطر از جانب محتمل دانستن پیروزی نامزد دگراندیش در انتخابات یازدهم ... .
از چه می ترسیم؟! از شیخ غراّی اصلاحطلبان؟! از تبحر روحانی در فن بیان؟! از VOA و BBC و منوتو وان؟!
«قل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا». اگر خود را حق می دانیم و بر موضع حقانیت خویش یقین داریم، خوف و ترس محلی از اعراب نخواهد داشت.
این را بدانیم که ملت ایران «لا خوف علیهم و لا هم یحزنون»اند چراکه یقین دارند «کم من فئه القلیله غلبت فئه الکثیره».
این ایرانیان همان مردمانی هستند که حماسه 3 تیر و بعدها 22 خرداد را در عین ناباوری معاندان آفریدند و بدون توجه به آرای خاکستری و نظرسنجی های اینترنتی و 13 میلیون رأی موسوی و آرای باطله کروبی، محمود احمدی نژاد را برگزیدند.
در انتخابات آتی هم همین گونه خواهد بود. «قل هل تربصون بنا الا احدی الحسنیین». اگر اصولگرایان به پیروزی رسیدند که نور علی نور. اما بر فرض محال، اگر هم دگراندیشان توفیق یافتند، مسئولیت از گردن حامیان اصولگرایی ساقط خواهد بود چراکه ایشان جداً به وظیفه شان عمل کرده اند و هیچگاه مورد عتاب و سرزنش واقع نخواهند شد.
خیبریون نه همچون بعضی ها، هواداران سایر کاندیدا ها را تقطیع و تکفیر می کنند و نه مانند برخی کامنت گذاران معتقدند: «فلانی! چقدر از قالیباف پول گرفتهای برای نوشتههای اخیرت؟!».
ایشان اما منتقد مواضع اخیر عده ای هستند که در گذشته ای نه چندان دور معترض تحرکات شائبه انگیز شهردار تهران بودند و امروز در قامت مدافع دوآتشه ایشان قلم می فرسایند!
چه درست و دقیق گفته اند: «در میان این همه نامزد اصولگرا فقط یکی، در کنار آرای تودهها - اعم از حزباللهی و محروم- رای به نسبت محسوسی از اقشار خاکستری را نیز دارد؛ باقر قالیباف.»!
آری، این شهردار تهران همان قالیبافی است که پیش از اعلام تأیید صلاحیت ها شمشیر را از رو برای کارگزاران و حامیان رفسنجانی بسته بود اما به محض اعلام عدم احراز صلاحیت هاشمی، محسناتش را در برنامه گفتگوی ویزه خبری شمارش می نمود!!!
سوال ما این است که آیا می توان مواضعی خاکستریتر و نعل و میخیتر از مواضع شهردار بلدیه طهران یافت؟!
جالب آنکه مدافعان کاندیدای حزب الریاح(!) منتقدین را اینگونه شماتت می کنند: «شما با اخلاقیات احمدینژادی، با نگاه صفر و صدی و سیاه و سفیدی بیعت کردهاید!»!
نکته اینجاست که اینک کسانی رئیس جمهور را به نگاه صفر و یکی متهم می کنند که تا همین چند ماه پیش وی را در آخرین سفرش به نیویورک ملازمت می کردند و جزئی از همان کاروان معروف 125 نفری همراهان احمدی نژاد بشمار می رفتند!
در هر حال امید آن می رود که همواره مصالح ملی بر منافع فردی مقدم بوده و اقوال و افعال همگان در راستای یکدیگر باشند.
دکترا میگن برای اینکه مغزتون خیلی خشک نشه هر چند ساعت یکبار آبیاری بشه
اگر آقای قدیانی از جلیلی حمایت می کرد آیا رستگار میشد؟؟؟؟
سیره پایداری ها و جلیلی ها:
همه اقشار ملت از نخبگان تا عوام همه و همه به شرح زیر هستند مگر اینکهطرفدار جلیلی و پایداری باشند:
- یا فتنه گرند (مرز مشخص دارد)
- یا انحرافی اند(که مرز دارد)
- و یا بی بصیرت اند که این مورد اصلا مرز مشخص ندارد و در هر زمان و مکانی به هر کسی تعلق می گیرد جدای از اینکه که باشد و چه موضعی داشته باشد .
نقطه چین داخل پرانتز به جهت داشتن بار منفی ویرایش شده است. به امید دیدار مجدد
چه کنم که کور دلانه همه چیز را می نگرید و تک چشم و خود را جای خدا گذاشته قضاوت می کنید. عیبی ندارد با این حال مرا شیطان بخوانید.
نویسنده عزیز قبل از این
دعا کرده ام هر آنکه به حماقت دچار است به شفا و نفرین میکنم هر آنکه به عداوت دچار است را به بلا.