به‌روز شده در: ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۹:۴۹
گفت‌وگو
آیت الله العظمی علوی گرگانی: نسبت به مسایل فرهنگی اخیر نگرانیم
دیدار شورای سردبیری "خیبرآنلاین" با یک مرجع تقلید
صرف نشستن افراد در کنار رهبری، معیار انتخاب نیست
گفت‌وگوی خواندنی "خیبرآنلاین" با علی‌اصغر زارعی
ناگفته‌هایی از نحوه ورود آیت‌الله مهدوی‌کنی به خبرگان
گفت‌وگوی‌ "خیبرآنلاین" با حجت‌الاسلام میرلوحی(2)
چه کسانی آیت‌الله مهدوی‌کنی را بایکوت خبری کردند؟
گفت‌وگوی‌ "خیبرآنلاین" با حجت‌الاسلام میرلوحی(1)
موضوعات شورا جهت رفع تکلیف مطرح می‎شود
عضو شورایعالی فضای مجازی در گفت‌وگو با "خیبرآنلاین"
آشنایی با یک خواننده جوان جبهه انقلاب
گفتگوی اختصاصی "خیبرآنلاین" با سید مهدی ضامنی
تاثیر دودهه زندگی در آمریکا بر ذهن ظریف
گفتگوی اختصاصی "خیبرآنلاین" با محمدصادق کوشکی(2)
سیاستمدار در تراز انقلاب‌ اسلامی نداریم
گفتگوی اختصاصی "خیبرآنلاین" با محمدصادق‌ کوشکی(1)
استراتژی حزب‌الله برای 4 سال پیش رو
گفت‌وگوی خواندنی "خیبرآنلاین" با حسین الله‌کرم
بزرگترین اشتباه سیاسی‌ عمرم رای به خاتمی بود
گفت‌وگوی "خیبرآنلاین" با مهدی کوچک‌زاده (2)
آنچه که بعنوان نوعی سنت عقلانی قابل استنباط و یا حداقل حدس زدن است ، زوال تدریجی عمر مدیریتی همایون هاشمی و حلقه منتصب به او و همچنین آمادگی افکار عمومی و زیر حوزه های تخصصی، برای تغییر وی در سال 1393 می باشد.
"خیبرآنلاین" - همایون هاشمی متولد 1345 اهل تکاب بوده که در سال 1362 ، وارد دبیرستان سپاه ارومیه شد. همان دبیرستانی که وحیدجلال زاده(متولد 1347 در محله بهارستان ارومیه، کارشناسی علوم سیاسی از دانشگاه تهران و استاندار آذربایجان غربی در دولت آقای احمدی نژاد)، محمودی، شریف ن‍ژاد و ... در آنجا تحصیل می کردند و این اتفاق ، بسترساز رفاقت و ارتباط بین آنان گردید(آینا نیوز، 1388 / گلزار ، online).

به گزارش  عصر خبر، همایون هاشمی در جوانی در حوزه ورزش(عضویت در تیم محلی پرستو) و کشتی نیز از علایقی چند برخوردار بود(رضوانی، 1390). وی بواسطه علاقه اش به پزشکی و استعداد فردی نسبتا مناسب ، موفق شد در دانشگاه علوم پزشکی ارومیه همراه با نبی اله احمدیان( معاون اسبق بسیج دانشجویی کشور و دوستان جلال زاده) ادامه تحصیل دهد. 

هاشمی بعد ها در قرار گاه ثار ا... سپاه و سپس بنیاد تعاون ناجا فعالیت نمود. بعد از روی کار آمدن دولت نهم و آمدن علی کامیار به بهزیستی(1385 ، معاون پارلمانی و استان های سازمان بهزیستی کشور)، دکتر هاشمی با سفارش جلال زاده ، معاون استانی سازمان بهزیستی آذربایجان غربی شد( سابقه فعالیتی محدود وی در دولت و سازمان بهزیستی، از همین جا آغاز گردیده است).
 


کامیار بیش از دو سال در سازمان بهزیستی دوام نیاورده و بعد از اتفاقاتی که در سازمان بهزیستی رخ داد ، هاشمی به عنوان سرپرست بهزیستی استان آذربایجان غربی معرفی گردید. در 18 ماه خدمت همایون هاشمی (در دوره رحیم قربانی استاندار وقت آذربایجان غربی) در استان، توفیقات خاصی حاصل نگردید به گونه ای که، قربانی در صدد تغییر وی بر آمده ولی تصمیم به تغییر وی، مصادف با تغییر قربانی و آمدن وحید جلال زاده به عنوان استاندار جدید آذربایجان غربی شد. شنیده ها حاکیست، ارتباط دوستی و خانوادگی هاشمی با جلال زاده و سابقه طولانی ارتباط فی مابین، بارقه ای از امید در وی ایجاد نمود . جلال زاده که خود نقش اول پیوستن همایون هاشمی به دولت نهم را ایفا کرده بود ، بر آن شد با رایزنی فعال خود و با استفاده از دوستی 15 ساله اش با شیخ الاسلامی در شهرداری تهران، صداو سیما و نهاد ریاست جمهوری بتواند، همایون هاشمی را جهت پست ریاست سازمان بهزیستی پیشنهاد نموده و به گونه ای عمل کند که وی یکی از اصلی ترین گزینه ها برای سرپرستی این سازمان باشد(‌حتی شنیده شده در سفر دکتر احمدی نژاد به استان آذربایجان غربی، جلال زاده این پیشنهاد را تقدیم رییس جمهور نیز نموده است). بر این اساس، به نظر می رسد رایزنی های جلال زاده در انتخاب هاشمی موثر بوده باشد(گلزار ، online).

نارضایتی وزیر وقت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از دکتر اسفندیاری (نامبرده به مدت 16 ماه در سمت سرپرست سازمان بهزیستی کشور، انجام وظیفه نمود و حتی حکم ریاست وی بر سازمان بهزیستی صادر نشد) و برخی از جریانات و خواست های بیرونی سبب گردید تا با بوجود آمدن نوعی خلا، فرصت برای هاشمی که پیش از این رئیس مرکز نوسازی و تحول اداری سازمان بهزیستی بود فراهم شده و با حکم بدون مدت عبدالرضا شیخ‌الاسلامی در تاریخ 17 شهریور 1390 ، به عنوان رئیس جدید سازمان بهزیستی کشور انتخاب شود.
 


بر اساس شواهد و قرائن موجود و در برداشتی ، می توان اینگونه تحلیل نمود که پس از ابلاغ حکم ریاست سازمانی، همایون هاشمی با تبعیت از سیاست و رویکرد مدیریتی بشدت انعطاف پذیر و  بشکل همزمان اقدام به انجام فعالیت های تثبیتی همانند تقویت حلقه های مشاوران با بهره گیری از افراد صاحب نام ، تقویت ارتباط با مجلس ، ماموریت دهی های غیر هدفمند به برخی از افراد خاص و گماردن همزمان و در عین حال مستقل چندین نفر بر موضوعی واحد، افزایش ارتباط با نهاد ریاست جمهوری، رسانه گرایی و حضور مستمر و عموما تنها در رسانه های تصویری و مطبوعات ،مشارکت طلبی از طیفی از مدیران دولتی در قالب همکاری با سازمان بهزیستی در رساندن بن های مددجویی به دست افراد مستمند کرده است.

دعوت به همکاری غیر مستقیم به تعداد زیادی از افرادی که بنوعی ممکن بود بخشی از کار سازمان با آنها مرتبط باشد،دعوت از هنرمندان و ورزش کاران برای جلب افکار عمومی، دعوت وسیع از مقامات سیاسی ، دولتی و خانواده آنها جهت بازدید از مراکز تحت نظارت بهزیستی ، برپای جشن های مکرر در سازمان، دور کردن همکارانی که دارای زاویه و تفاوت نگاه با وی بودند و ....... ،نمود. کارهایی که نتیجه و ثمر آنها را باید مسئولان و کارشناسان بگویند.

سوال اینجاست که چرا همایون هاشمی در طول مدت مدیریتی خود و با وجود تغییرات نسبتا گسترده ایجاد شده(انتخابات مجلس دهم، استیضاح و خلع ید شدن شیخ الاسلامی ، روی کار آمدن عباسی بعنوان سرپرست و وزیر جدید ، انتخابات یازدهم ریاست جمهوری ، روی کار آمدن دکتر علی ربیعی بعنوان وزیر جدید و ..... ) و گرایشات آشکار سیاسی در پیش گرفته (بیانات وی با مضمون نمره دولت احمدی نژاد در حوزه بهزیستی ۱۰۰ است ،کارهای بی نظیر احمدی نژاد در بهزیستی، تا ده ها سال از ذهن ها فراموش نخواهد شد،  شنیده ها وشایعات مربوط به سوگیری های انتخاباتی و غیره)(امروز و فردا، 1392)، هنوز در مستند مدیریت بر یکی از حساس ترین سازمان های حمایتی کشور قرار دارد؟

در برداشتی تحلیلی، علت ماندگاری تقریبا سه ساله همایون هاشمی را نه بواسطه قدرت و قابلیت مدیریتی وی، سطح عملکرد و خدمات رسانی و رضایت سازمانی کارکنان از او، رضایت ارباب رجوع از او و حلقه مدیریتی وابسته به وی و یا  ... توسط او برای ماندگاری دارد، دانست بلکه به نظر می رسد آنچه که تاکنون هاشمی را در مدیریت سازمان بهزیستی نگاه داشته است، خوش اقبالی وی در تغییرات محیطی و مدیریتی بوده که در سطوح کلان و بالادستی سازمان بهزیستی رخ داده است. بعنوان نمونه،آیا عقل سلیم حکم می کرد که عباسی(وزیر قبل وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی)با فرض احتمالی تفاوت دیدگاه با رئیس سازمان بهزیستی، اقدام به برداشتن رئیس یک سازمانی حمایتی در دقیقه 90 بازی تغییر دولت نماید؟ آیا در شرایطی که دولت تدبیر و امید با دو راهبرد پرداختن به اولویت ها و تدبیر، در حال پیشروی و تثبیت نظام اداری و مدیریتی کشور است، ایجاد یک تغییر عجولانه در چند ماه اول فعالیت دولت یازدهم ، معقول می توانست باشد؟ آیا تغییر رئیس یک سازمان در پایان سال مالی 1392، امری قابل قبول است؟ و ...

اما آنچه که بعنوان نوعی سنت عقلانی قابل استنباط و یا حداقل حدس زدن است ، زوال تدریجی عمر مدیریتی همایون هاشمی و افراد منصوب به او و همچنین آمادگی افکار عمومی و زیر حوزه های تخصصی، برای تغییر وی در سال 1393 می باشد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: