"خیبرآنلاین" - از گذشتههای دور در لابلای فرهنگ ایرانی، موارد خاصی از خرافات و حساس بودن عامه مردم نسبت به این خرافات وجود داشته است. نحس بودن عدد ۱۳، ناخن نگرفتن در شبهای جمعه، آب داغ بر زمین نریختن و... همه اینها مظاهری از خرافات است که مردم بدون آنکه واقعی بودن آن را بدانند آن را پذیرفتهاند و سعی در رعایت کردن آنها دارند.
به گزارش کرمانشاه فردا، اینها نمادهایی از خرافاتهای قدیمی در میان مردم ایران است اما حالا گویا با پیشرفت تکنولوژی و مظاهر آن، خرافات هم شکل جدیدی به خود گرفتهاند. فال قهوه، فال چای، فال پاسور (تاروت) و... از جمله خرافاتی است که در میان مردم رواج پیدا کرده است. هرچند اینها نمونههایی از فرهنگهای غربی و غیرایرانی است اما مواردی هم مانند نوشتن دعا و سحر و جادو با استفاده از ادعیه دینی رواج یافته که به گونهای دیگر آسیب بر جامعه و اعتقادات دینی وارد میکند.
این را باید بدانیم که خرافات و سحر و فال از یکدیگر مجزا هستند. خرافات از روی آگاهی فرد به آن تمایل دارد ولی سحر و فال دو موردی است که ترکیبی از عقاید در درونش وجود دارد و مردم ناآگاهانه به آن گرایش پیدا میکنند و ترکیب این دو یعنی خرافات و سحر و فال که در کشورهای شرقی بیشتر دیده میشود، خطرناکتر است چرا که هزینههای این مورد هم مادی است و هم معنوی. اما چرا مردم به خرافات گرایش پیدا میکنند؟ چه راههایی در ترویج خرافه گرایی و جود دارد و هدف از گسترش خرافه گرایی در میان مردم چیست؟
چرا خرافه پرستی؟
بسیاری از اتفاقاتی که در زندگی انسان به وقوع میپیوندد، ناشی از اشتباهات و تصمیمات نادرستی است که در گذشته اتفاق افتاده و اکنون اثرات خود را نشان میدهد و به جای آنکه راه حل منطقی و درست آن جستجو شود، راه حل آسان و بدون دردسر مورد توجه قرار میگیرد.
وجود مسائلی مانند تاخیر در سن ازدواج و بالارفتن آن، نادرست انتخاب کردن فرد مورد نظر در زندگی، درست رفتار نکردن در مسیر زندگی تاهلی یا مسئولیت پذیر نبودن در قبال زندگی مشترک و... باعث شده است تا گرایش به خرافاتی همچون فال قهوه، فال چای و... و ترکیبی با دعاهایی مانند گشایش بخت، ایجاد محبت میان زن و شوهر و... افزایش یابد. غافل از اینکه نادیده گرفتن فرصتهای گذشته در زندگی و نگاه اشتباه به موارد مهم زندگی باعث به وجود آمدن مشکلات شده است و این مشکلات هر کدام با راه حلهای منطقی و مشاورهای قابل برطرف کردن، میباشد.
دلیل دیگر گرایش مردم به خرافه پرستی، جهل و نادانی است. بسیاری، از دلایل وقوع مشکل در زندگیشان ناآگاه هستند و به جای آنکه راه حل درست آن را جویا باشند به سمت خرافه و دعا نویسی و سحر و جادو گرایش مییابند. مانند وجود مریضی در خانواده و اعضای آن.
وجود ریشههایی از این گونه مسائل از گذشتههای دور در میان خانوادهها نیز، باعث شده تا گرایش به خرافات نیز در میان نسلهای آینده به گونهای دیده شود. نمونه بارز این مساله، نحسی عدد ۱۳ است که حتی عدهای از نوشتن این عدد برروی پلاک خانه خود صرف نظر میکنند و ان را به صورت ۱۲+۱ مینویسند و این در حالی است که نمیدانند در پشت رواج چنین دیدگاهی نسبت به این عدد چه افکار و عقایدی نهفته است.
راههای ترویج خرافه پرستی نوین
هنگامی که از فالگیری و کف بینی صحبت میشود، اولین منظرهای که به ذهنمان میرسد، زنی است که لباس کولی بر تن کرده و در سر چهار راهها و پارکها، به گرفتن فال و کف بینی مشغول است. در حالت خطرناکتر آن، خانههای متروکی که در ناکجا آباد هستند و تاریک و مخوف میباشند و افراد مخفیانه برای گرفتن فال به آنجا میروند. اما دیگر امروزه این شکلهای رواج فال و کف بینی وجود ندارد. کافی است که اراده کنید و کمی از تبلیغاتی که در بیرون منزلتان به دیوار خانه، یا در داخل مترو و BRT پشت صندلی و شیشه و زنان تراکت به دست، تبلیغ میکنند، ببینید. البته اینها تنها مظاهر سادهای از کف بینی و فال است.
اگر خواهان خریدن کتاب باشید و به بازار کتاب رو بیاورید، آنجا هم از موارد خرافه پرستی، فال بیتی و کتابهایی که چگونه میشود فال خوانی کرد و ....، مشاهده خواهید کرد. گاهی هم محفلهای دوستانهای که در خانه نزدیکان برگزار میشود، ناگهان میبینی کسی فنجانی از چای و قهوه دستش گرفته و به گرفتن فال مشغول است؛ ابتدا به خنده میگذرد و کم کم آدرس کسی را به شما میدهند که به بهترین صورت برایتان از آینده و بختتان میگوید.
البته آرایشگاههای زنانه را نباید فراموش کرد، جایی که برای پیرایش و آرایش میروید ولی قسمتهایی از آن زنانی هستند که فال قهوه و کف بینی مشغولند و پول هنگفتی را از مشتریان میگیرند. در این میان، گناه رسانهها کم نیست، رسانههای جمعی که شده حتی برای لحظهای گذرا گرفتن فال را تبلیغ میکنند یا در سریال طنزش با آنکه نکته مهمی در پشت آن نفهفته است، موفق آمیز بودن فال را نشان میدهد و همین نکته خنده دار دردناک، راهی میشود که دیگران آن خرافه را بهتر بپذیرند و هضم کنند.
اینترنت را نیز نباید فراموش کرد، کافی است بخواهید خبری را سرچ کنید، کنار هر سایت یک فال روزانه، فال حافظ، فال تاروت و... را میبینید و از شما چه پنهان کنجکاوی درونی است که آدم را میکشاند به این سمت که ببیند درموردش دیگران چه میگویند.
سردمدار همه رسانهها، ماهواره، غول بیشاخ و دمی که با لعاب و رنگارنگی تمام به اشاعه مظاهری میپردازد که نه برای این مردم و فرهنگ است و نه با اصول انسانیت و زندگی مناسب هم خوانی دارد. یکی از اصولهای این رسانه، شایعه پراکنی و خرافه پرستی است. آن هم در لباس شیک و نو. خرافههایی نظیر نوستارآداموس و برنامههایی فال بینی که در برنامههای خاصی از این رسانه در اختیار عامه قرار میگیرد.
علاوه بر آن مجلسهایی که به اسم دین و مذهب برگزار میشود، اما به انتقال مفاهیمی که اصیل نیستند و نشات گرفته از خرافات میباشند نیز رو به فزونی است. این دسته از جلسات بدتر از موارد دیگر تبلیغات دیگر، اثر سوء بیشتری را بر پیکر اعتقادات افراد میزند. چرا که از راه دین و اعتقادات وارد شدهاند که در نهایت یا فرد را از اعتقادات صحیح دور میکند یا اینکه او تبدیل به فردی بیاعتقاد خواهد شد.
هدف از خرافه پرستی...
بارزترین هدف این افراد، سودجویی مالی از ساده دلانی است که برای برطرف کردن مشکل خود به این گونه افراد مراجعه میکنند. هر کدام از فالها و حتی سحر و جادوها بنابر نوع مساله، دارای قیمتی متفاوت هستند، قیمتهایی که کمترین آنها از ۱۰۰ هزار تومان آغاز و به رقمهای بالایی ختم میشود.
متاسفانه در این میان، افرادی هستند که در سودجوییهای مادی خود، به دنبال سودجوییهای غیر اخلاقی از زنان، دختران و مردان هستند و چه بسا خانوادههایی که به این مکانها برای برطرف کردن مشکل خود مراجعه میکنند، ولیکن به جای برطرف کردن، مشکلات دیگری مانند بیحرمتیهای اخلاقی و سوء استفادههایی که از آنها شده است را با خود میبرند و گاهی نیز برای از بین نرفتن آبرویشان، حاضر هستند این رابطه را پنهانی ادامه دهند و زندگیهای خود را به خطر بیاندازند.
ترکیب شدن خرافههایی مانند فال قهوه و... با مواردی همچون ادعیه و استفاده کردن از قرآن و ادعیههای به جا مانده از معصومین، از سوی فالگیران و رمالان، از مواردی است که نوک تیز حمله خود را به سوی اعتقادات مردم نشانه گرفته است. استفاده از ادعیه و سبک شمردن حرمت آنها و معکوس نوشتن آیات قرآن از یک سو و از سوی دیگر نرسیدن به درمان مشکل، باعث میشود تا مردم نسبت به این مفاهیم دینی دچار تردید شده و حتی با ترس و تردید از کنار آن گریزان شوند.
همانطور که گفته شد، یکی از دلایل گرایش به خرافه، نبود آگاهی و جهل است. با این توصیف توقع میرود که این موارد در میان قشر تحصیلکرده جامعه کمتر دیده شود اما بررسیها چیز دیگری را نشان میدهند؛ بسیاری از تحصیلکردگان کشور به این موارد تمایل بیشتری دارند. شاید یکی از دلایل این امر، وفور خرافهها و فال گیریها در سطح اینترنت و ماهواره است.
اگر زمانی برای گرفتن فال و نوشتن دعا باید به جایی مراجعه میکردیم، اکنون با ورود به سایتهای اینترنتی و با ریختن مبلغی ناچیز به حساب سایتها میتوانیم فالهای رنگارنگی بگیریم. از سویی وجود برنامههای خاص ماهوارهای برای گسترش فال و رمالی نیز باعث شده تا این پدیده به صورت عام تری از سوی همگان و قشر تحصیلکرده پذیرفته شود.
هرچند تمایل به خرافات در کشورهای غربی نیز دیده میشود اما به دلیل همراه بودن خرافه و جادو و سحر در کشورهای شرقی، اثر روانی که اینگونه موارد بر دیدگاههای اعتقادی افراد دارد، بسیار بیشتر خواهد بود. رواج و گسترش چنین برنامههایی در ماهواره و اینترنت باعث میشود تمایل به مسائل دینی، عقلانی فکرکردن نسبت به مسائل و... در میان تحصیلکردگان و قشر عامه مردم کاهش یابد و در حقیقت با این وضعیت، تحصیلکردگان و مردمانی با اعتقادات ضعیف و نگرش علمی پایین خواهیم داشت.