"خیبرآنلاین" - سایت اینترنتی فرانسوی زبان «لیبراسیون»، اخیرا در مطلبی با تیتر «آزادی قربانیان، وعدهای مرده» نوشت: «حسن روحانی که توسط مشاوران هوشمند احاطه شده پس از انتخاب به ریاست جمهوری برای آغاز مذاکرات گسترده در زمینه برنامه اتمی [ایران] هیچ تعللی بهخرج نداد تا بتواند تحریمهایی را که بر فعالیتهای اقتصادی ایران فشار سنگینی وارد کرده است، بردارد.»
بنابر رصد
"دیدبان خیبر"، نویسنده مطلب درحالی از هوشمندی مشاوران روحانی سخن به میان می آورد که مشاوران اقتصادی دولت در موضوع توزیع فاجعهبار سبد کالا، مشاوران سیاست داخلی روحانی در باب توهین به قشر زحمتکش تاکسیران و مشاوران سیاست خارجی رئیس جمهور نیز پیرامون افزایش بیش از پیش تحریم ها، ذکاوت بی بدیل خود را به منصه ظهور گذاشته اند.
کریم لاهیجی در ادامه درباره وضعیت حقوق بشر در ایران بالاخص در برهه زمامداری اعتدالیون می نویسد: «جامعه بین المللی همچنین چشمانش را به وضعیت حقوق بشر در ایران بسته است. تصویری که توسط رئیس جمهور این حکومت در مقابل دوربینهای جهان به نمایش گذاشته شده با واقعیت موجود فاصلهای زیاد دارد. البته چندین مورد آزادی زندانیان سیاسی هم در سپتامبر ۲۰۱۳ انجام گرفت که یکی از آنها آزادی همکار ما نسرین ستوده، وکیل حقوق بشری و برنده جایزه ساخارف ۲۰۱۲ بود. اما نباید این موضوع به فراموشی سپرده شود که تعداد بسیار زیادی زندانی عقیدتی هنوز در حبس هستند و دستگیری آنها هنوز ادامه دارد. کمتر از یک هزار زندانی سیاسی و عقیدتی هنوز پشت میلههای زندان هستند. امروزه دو تن از همکاران ما از فدراسیون بین المللی جامعههای حقوق بشر به نام عبدالفتاح سلطانی و محمد سیف زاده و چندین مدافع حقوق بشر از جمله بهاره هدایت، محمد صدیقی کبودوند و رضا شهابی زکریا هنوز در بند هستند. بیش از صد و سی نفر از پیروان بهایی و بیش از پنجاه نفر از نوکیشان مسیحی و دهها صوفی (درویش) و مسلمان سنی به خاطر باورهای مذهبیشان در بند هستند. اغلب این افراد در زندان اوین یا زندان رجایی شهر در حبس هستند و انواع شکنجهها و رفتارهای بد را تحمل میکنند.»
انتقاد از وضعیت زندانیان سیاسی در ایران اگرچه نقل رایج اکثر سازمان های به اصطلاح حقوق بشر به شمار می رود اما نکته بدیهی در این میان آن است که هرگاه فردی، اقدامی برخلاف مصالح اجتماعی و منافع ملی مرتکب شود، مستوجب عقوبت های مدنی است که در اسامی مذکور از سوی نویسنده مطلب فوق نیز این مجازات ها ملحوظ داشته شده است.
در عین حال بسیاری از مرتکبان و اغتشاشگران فتنه آمریکایی-صهیونیستی 88 نیز نه تنها از این قاعده مستثنی نیستند بلکه به علت پیش بردن شرایط کشور تا مرز بحرانی غیرقابل کنترل، می بایست متحمل هزینه های بیشتری شوند.
با این وجود انتقاد از روحانی به علت عدم آزادی همقطاران فتنه گر نویسنده فوق الذکر، این شائبه را در ذهن پدید می آورد که کدام اقدام رئیس دولت راستگویان موجب شده تا فراریان ضدانقلاب اینچنین با وی همزادپنداری نموده و تلقی یک منجی از او داشته باشند؟!
شایسته است تا بیم و امیدی ها به دور از خشم و عصبانیت و ایضاً حواله منتقدان «به جهنم»، به شبهات برحق دوستداران راستین نظام و انقلاب پاسخ گویند و خط کشی مشخصی در مقابل معاندین اپوزیسیون داشته باشند.