به‌روز شده در: ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۹:۴۹
گفت‌وگو
آیت الله العظمی علوی گرگانی: نسبت به مسایل فرهنگی اخیر نگرانیم
دیدار شورای سردبیری "خیبرآنلاین" با یک مرجع تقلید
صرف نشستن افراد در کنار رهبری، معیار انتخاب نیست
گفت‌وگوی خواندنی "خیبرآنلاین" با علی‌اصغر زارعی
ناگفته‌هایی از نحوه ورود آیت‌الله مهدوی‌کنی به خبرگان
گفت‌وگوی‌ "خیبرآنلاین" با حجت‌الاسلام میرلوحی(2)
چه کسانی آیت‌الله مهدوی‌کنی را بایکوت خبری کردند؟
گفت‌وگوی‌ "خیبرآنلاین" با حجت‌الاسلام میرلوحی(1)
موضوعات شورا جهت رفع تکلیف مطرح می‎شود
عضو شورایعالی فضای مجازی در گفت‌وگو با "خیبرآنلاین"
آشنایی با یک خواننده جوان جبهه انقلاب
گفتگوی اختصاصی "خیبرآنلاین" با سید مهدی ضامنی
تاثیر دودهه زندگی در آمریکا بر ذهن ظریف
گفتگوی اختصاصی "خیبرآنلاین" با محمدصادق کوشکی(2)
سیاستمدار در تراز انقلاب‌ اسلامی نداریم
گفتگوی اختصاصی "خیبرآنلاین" با محمدصادق‌ کوشکی(1)
استراتژی حزب‌الله برای 4 سال پیش رو
گفت‌وگوی خواندنی "خیبرآنلاین" با حسین الله‌کرم
بزرگترین اشتباه سیاسی‌ عمرم رای به خاتمی بود
گفت‌وگوی "خیبرآنلاین" با مهدی کوچک‌زاده (2)
کد خبر: ۴۰۸۳۲
تاریخ انتشار: ۰۵ آذر ۱۳۹۳ - ۰۰:۵۰
حسین شریعتمداری
"خیبرآنلاین" - روز یکشنبه دوم آذرماه در یادداشتی با عنوان «برای هیچ بیهوده مپیچ»! به اسناد و شواهدی از چالش هسته‌ای نزدیک به 13 ساله کشورمان اشاره کرده و نتیجه گرفته بودیم «دستیابی به توافقی که پایان‌بخش این چالش باشد، نه فقط دوراز انتظار، بلکه به یقین ناممکن است» این پیش‌بینی کیهان که دلایل و اسناد غیرقابل خدشه‌ای پیوست آن بود، با اعتراض  جریاناتی روبرو شد که رسیدن به «توافق نهایی» در وین را بسیار نزدیک ارزیابی می‌کردند و نگاه کیهان را «بدبینانه»!  و «به دور از واقعیت»! می‌دانستند.

گفتنی است همان روز، خبرنگار شبکه تلویزیونی ZDF آلمان که برای مصاحبه به کیهان آمده بود و از متن یادداشت مورد اشاره خبر داشت، پرسید؛ «چرا با این قاطعیت پیش‌بینی می‌کنید که مذاکرات ایران و 5+1 هرگز به نتیجه نمی‌رسد»؟  و پاسخ ما، این بود که «مذاکرات یاد شده فقط تابلو و پوشش هسته‌ای دارد و حریف از این مذاکرات اهدافی غیرهسته‌ای را دنبال می‌کند» و این که «نمایندگان آمریکا و اروپا در جریان مذاکرات اگرچه ظاهرا چشم به میز مذاکره دوخته‌اند ولی نگاه آنان با نگرانی در لبنان، فلسطین، سوریه، عراق، افغانستان، مصر، اردن، عربستان، آمریکای لاتین و... پرسه می‌زند و از کابوس وحشتناکی که اقتدار رو به رشد جمهوری اسلامی ایران در جهان اسلام برای آنها آفریده است، دلهره دارند. بنابراین، موضوع اصلی مذاکره از نظر آنان، اقتدار پرشتاب ایران اسلامی است و نه تولید احتمالی یک بمب هسته‌ای.

و اما، نتیجه مذاکرات وین در پایان ضرب‌الاجل 3 آذر - 24 نوامبر - همان بود که از قبل به آسانی قابل پیش‌بینی بود... و دراین‌باره گفتنی‌هایی هست که به مواردی از آن بسنده می‌کنیم.

1- در تلاش بی‌وقفه و کار متراکم و پرحجم تیم هسته‌ای کشورمان برای تأمین منافع نظام و احقاق حقوق نادیده گرفته شده ملت جای کمترین تردیدی نیست ولی درباره نگاه آنان به نتیجه مذاکرات وین 8 تفاوت نظر جدی وجود دارد. آقای دکتر روحانی در مصاحبه تلویزیونی دوشنبه شب خود - 3آذرماه- نتیجه مذاکرات را «یک پیروزی بزرگ»! نامید و آقای دکتر ظریف در کنفرانس خبری بعد از پایان مذاکرات در وین اعلام کرد «احساس می‌کنم مردم ایران همه‌چیز به دست آورده‌اند»! و... در این خصوص باید گفت؛ ما نیز بر این باوریم که نتیجه مذاکرات وین 8 «یک پیروزی بزرگ» بوده است ولی نه از آن زاویه نگاه و با آن تعریف از «پیروزی» که رئیس‌جمهور و وزیرامور خارجه کشورمان در نظر داشته و مطرح کرده‌اند. آقایان؛ پیروزی تیم‌مذاکره‌کننده را در «دستاوردها»ی مذاکره می‌دانند و ما معتقدیم، مذاکرات غیر از اثبات غیرقابل اعتماد بودن آمریکا دستاوردی نداشته است و از آنجا که بی‌نتیجه بودن مذاکرات به علت مقاومت و خودداری تیم مذاکره‌کننده در مقابل باج‌خواهی حریف بوده است، تیم کشورمان را «پیروز» و مقاومت آنان را درخور تقدیر می‌دانیم و بدیهی است که تفاوت این دو نگاه اگر از زمین تا آسمان نباشد! فاصله‌ای نزدیک به همین حد و اندازه دارد و باید گفت، «مقاومت» تیم کشورمان در مقابل باج‌خواهی حریف که یک واقعیت است، بسیار ارزشمندتر از برشمردن دستاوردهایی است که واقعیت ندارد! همین دیروز، رهبرمعظم انقلاب در دیدار عالمان دینی جهان اسلام با اقتدار فرمودند «در قضیه هسته‌ای، آمریکا و سایر کشورهای استعمارگر اروپایی دور هم جمع شدند و از همه نیروهای خود استفاده کردند که جمهوری اسلامی را به زانو درآورند، اما نتوانسته و نخواهند توانست».

اکنون جای آن است که به آنچه روز سوم آذرماه در پایان مذاکرات وین 8 اتفاق افتاده است نگاهی - هرچند گذرا - داشته باشیم. بخوانید!

2- در پایان مذاکرات وین8 که قرار بود «توافق نهایی» را در پی داشته باشد، طرفین مذاکره پذیرفتند «توافق ژنو» که یکسال قبل حاصل شده بود برای 7ماه دیگر - 10 تیرماه 94 - اول جولای 2015- تمدید شود. درباره ماهیت و محتوای توافقنامه ژنو و کلاه‌گشادی که از آن طریق بر سر فعالیت هسته‌ای کشورمان گذارده بودند، پیش از این، تفسیرها و گزارش‌های مستندی داشته‌ایم و در این مختصر، فقط به برخی از مهمترین «امتیازات نقدی» که داده‌ایم و «وعده‌های نسیه‌ای» که در قبال آن گرفته‌ایم اشاره می‌کنیم. مطابق توافقنامه ژنو، غنی‌سازی 20 درصد خود را متوقف کردیم (امتیاز نقد)، اورانیوم 20 درصد غنی‌شده خود را اکسیده کردیم(نقد) فرآیند تحقیق و توسعه هسته‌ای کشورمان را که به تحقیق روی سانتریفیوژهای پیشرفته P8 با ظرفیت جداکنندگی 24سو- SWU - رسیده بود، به تحقیق روی سانتریفیوژهای P1  و نهایتا P2 تنزل دادیم (نقد)، ادامه ساخت رآکتور آب سنگین اراک - R40 - را متوقف کردیم (نقد) و فعالیت‌های در حال انجام دیگری که متوقف و یا به سطح پایینی کاهش دادیم.

اما در مقابل چه گرفتیم؟ با جرأت می‌توان گفت؛ فقط یک مشت «وعده‌های‌نسیه» که تاکنون به هیچیک از آنها عمل نشده است.

ممکن است دوستان محترم ما به آزادسازی بخشی از دارایی‌های بلوکه شده کشورمان اشاره کنند. 4/2 میلیارد دلار در شش ماهه‌اول، 2/8 میلیارد دلار در تمدید چهار ماهه دوم و برای تمدید 7 ماهه آینده نیز قرار است به ازای هر ماه 700 میلیون دلار از دارایی‌های مسدود شده خودمان را آزاد کنند. همانگونه که ملاحظه می‌شود، حریف هیچ امتیاز نقدی به ما نداده است، بلکه بخش بسیار اندکی از دارایی‌های خودمان را که از قبل مسدود کرده - بخوانید دزدیده بود - به جمهوری اسلامی ایران باز گردانده است، آنهم به گونه‌ای که دسترسی کشورمان به این دارایی‌ها با چند اما و اگر و شرط و شروط همراه بوده و هست که در کیهان چهارشنبه 28 آبان‌ماه، طی گزارشی با عنوان «هزار و یک شرط حریف برای پول‌های آزاد شده در توافق ژنو» به آن پرداخته‌ایم.

بنابراین به وضوح می‌توان دید که در توافقنامه ژنو - یعنی همان که 7 ماه دیگر تمدید شده است - نه فقط هیچ امتیازی به دست نیاورده‌ایم، بلکه امتیازهای نقد فراوانی به حریف داده‌ایم. تا آنجا که دو روز پیش اوباما با صراحت اعلام کرد، «توافق‌ژنو» به طور قطع پیشروی برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کرده بنابراین یک توافق موفق بوده است» و جان کری وزیر امور خارجه آمریکا با اشاره به همان توافق ژنو به کنگره اطمینان می‌دهد که «سانتریفیوژها نمی‌تواند به روند پیشین بازگردد» و تاکید می‌کند «احمق خواهیم بود اگر بخواهیم شرایط امروز را ترک کنیم و به عقب برگردیم» و دهها اظهارنظر مشابه دیگر از سوی مقامات رسمی آمریکا که شرح آن به درازا می‌کشد.

3- حالا به نتیجه مذاکرات وین8 برمی‌گردیم  لطفا دقت کنید! در مذاکرات پایانی وین، توافق ژنو برای 7ماه دیگر تمدید شده است. یعنی امتیازات نقدی که داده بودیم برای 7ماه دیگر به قوت خود باقی است بی‌آن که بعد از 7ماه قابل‌بازگشت - و یا به آسانی و بدون هزینه کلان قابل بازگشت- باشد. آیا این نتیجه را می‌توان «پیروزی» نامید؟!

نکته درخور توجه آن که با نگاهی دقیق‌تر نمی‌توان گفت مذاکرات وین 8 بی‌نتیجه بوده و «توافقی» در پی نداشته است! چرا که تمدید 7ماهه توافق ژنو، «یک توافق» است و اگر توافق ژنو را «توافق بد» - بخوانید فوق‌العاده بد- بدانیم که هست، باید گفت؛ در وین 8 «یک توافق بسیار بد»! و نه فقط «بد» را پذیرفته‌ایم. اما در مقابل چه امتیازی گرفته‌ایم؟! ماهی 700 میلیون دلار از دارایی‌ بیش از 100 و دهها میلیارد دلار خودمان را که مسدود کرده‌اند!

آقای روحانی می‌فرمایند؛ سانتریفیوژها می‌چرخند! ولی توضیح نمی‌دهند که چه تعداد از آنها می‌چرخند و چه تعداد از چرخش افتاده‌اند! می‌گویند تحقیق و توسعه R&D ادامه دارد و نمی‌فرمایند در چه سطحی؟! و چه بخشی از آن متوقف شده است؟! اظهار می‌دارند رآکتور آب‌سنگین اراک باقی می‌ماند ولی توضیح نمی‌دهند که مطابق توافق ژنو، افزودن تجهیزات جدید (ساخت و تکمیل) آن متوقف شده و مطابق همان توافق قرار است قلب رآکتور اراک تعویض گردد و یا خروجی پلوتونیوم آن فیلتره شود! و... اما ماجرا به همین نقطه ختم نمی‌شود. بخوانید!

4- آزادسازی مبالغی که حریف به عنوان یک امتیاز! روی آن مانور می‌دهد، فقط بخش بسیار اندکی از دارایی‌های مسدود شده خودمان است نه آن که از کیسه‌حریف آمده باشد! گفتنی است در مرحله اول توافق ژنو 4/2 میلیارد دلار از بیش از 100 میلیارد دلار دارایی مسدود شده خودمان در آن زمان به اصطلاح آزاد شده بود و در مرحله دوم که 2/8 میلیارد دلار آزاد می‌شد، میزان دارایی‌های مسدود شده کشورمان به 130 میلیارد دلار رسیده بود یعنی در دور اول 4/2 میلیارد آزاد کردند و در عوض 30میلیارد دلار دیگر را بلوکه کردند! و قس علیهذا...

5- در حالی که متأسفانه دولت محترم در کنار مذاکرات هسته‌ای برنامه موازی -PLAN B-  دیگری ندارد، حریف با وجود امتیازات نقد فراوانی که گرفته است، چند برنامه موازی دیگر را برای پیشبرد اهداف باج‌خواهانه خود با جدیت دنبال می‌کند که یکی از با اهمیت‌ترین آنها پروژه کاهش قیمت نفت با همکاری مستقیم -‌بخوانید‌نوکری‌مستقیم- دربار آل‌سعود است. آمریکا طی دو ماه اخیر با عملیاتی کردن این پروژه قیمت نفت را از 120 دلار در هر بشکه به 80 دلار رسانده و پیش‌بینی می‌شود که این روند تا کاهش 70 دلار ادامه یابد. حالا به این محاسبه سرانگشتی و بسیار روشن و بدیهی توجه کنید.

میزان فروش نفت کشورمان روزانه یک میلیون بشکه است یعنی در صورت عدم کاهش قیمت نفت درآمد نفتی جمهوری اسلامی ایران طی 7 ماه آینده مبلغ 25‌میلیارد و 200 میلیون دلار بود. اما با کاهش 40 دلاری در هر بشکه، مبلغ 8‌میلیارد و 400‌میلیون دلار از درآمد نفتی ما طی 7 ماه آینده کاسته می‌شود یعنی، طی 7ماه آینده الف: مبلغ 4/2 میلیارد دلار از دارایی‌های خودمان را آزاد می‌کنند ب: در مقابل اما دهها میلیارد دلار از دارایی‌های جدید نفتی کشورمان را بلوکه می‌کنند و ج: 8/4‌میلیارد دلار نیز از درآمد نفتی ایران می‌کاهند! به بیان دیگر همین امروز دو برابر آنچه که قرار است بگیریم را از دست داده‌ایم! اکنون باید پرسید؛ در کنار مذاکرات هسته‌ای، چه برنامه موازی دیگری تدارک و طراحی کرده‌ایم؟! و آیا به همین علت نیست که تنها راه پیش روی را ابراز امیدواری به مذاکرات هسته‌ای می‌دانیم؟! امیدی که روند یکسال و نیم گذشته نشان از «واهی» بودن آن دارد و انتظار می‌رود دولت محترم در کنار مذاکرات هسته‌ای، برنامه‌های موازی دیگری نیز طراحی کرده و به میدان آورد.

* حسین شریعتمداری

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: