به گزارش رجانیوز، اما همزمان با انتشار خبر حضور رئیس جمهور در ایستگاه آکیایلا ترکمنستان و افتتاح همزمان این خط مهم ترانزیتی شرق دریای خزر توسط روسای جمهور سه کشور، اخباری در رسانهها منتشر شد مبنی بر اینکه این خط ریلی دو سال پیش توسط رئیسجمهور وقت افتتاح شده و در واقع آقای روحانی طرح آماده و افتتاح شده قبلی را مجددا افتتاح کرده است.
اما نکتهای که در حاشیه انتشار این خبر مورد غفلت قرار گرفت آن بود که مراسم روز گذشته نه برای افتتاح این خط ریلی در داخل خاک ایران، بلکه بمناسبت اتصال شبکه ریلی هر سه کشور به یکدیگر و تکمیل این پروژه توسط کشور ترکمنستان بود.
ماجرا از آن قرار است که پس از امضاء تفاهمنامه میان سه کشور برای احداث یک خط ریلی مشترک در حاشیه شرقی دریای خزر و ایجاد امکان ترانزیت کالا میان مناطق شرق خزر و آبهای آزاد جنوبی ایران، هر یک از سه کشور ایران، ترکمنستان و قزاقستان موظف شدند تا بخشی از این خط ریلی 960 کیلومتری را که از کشور آنها عبور میکند تکمیل کرده و این خط را تا سرحدات مرزی خود برسانند.
از آنجا که در کشور ایران این خط ریلی تا شهر گرگان در حال بهرهبرداری بود، سهم ایران احداث 110 کیلومتر باقی مانده از گرگان تا شهر مرزی اینچه برون بود که بلافاصله در دستور کار دولت وقت قرار گرفته و این پروژه توسط قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء (ص) با ثبت یک رکورد تاریخی راهسازی در عرض شش ماه تکمیل و با هزینه 130 میلیارد تومان قابل بهرهبرداری شد.
بر همین اساس در سفری که دکتر احمدینژاد و وزیر وقت مسکن و شهرسازی در تاریخ ۶ خرداد ۱۳۹۲ به استان گلستان داشتند، این خط ریلی تا سرحدات ایران به افتتاح رسید. این در حالی بود که طرف ترکمن، هنوز موفق به تکمیل سهم خود از این خط ریلی نشده بودند و بنابراین بهرهبرداری از این خط ریلی به صورت کامل امکان پذیر نبود.
در یکماه گذشته و پس از احداث خط ریلی مذکور در کشور ترکمنستان، امکان اتصال این خط به خط ریلی ایران فراهم شده و بر همین اساس روز گذشته روسای جمهور سه کشور با حضور در کشور ترکمنستان، افتتاح رسمی این خط ریلی را اعلام کردند.
اهمیت این خط ریلی از آن جهت است که یک ظرفیت مهم جغرافیایی ایران یعنی دسترسی به آبهای آزاد بینالمللی را که برای کشورهای آسیای میانه غیرممکن بوده است، فعال کرده و تبدیل به یک آورده پر سود برای کشور میکند.
این در حالی است که ایجاد یک خط ترانزیتی قوی از طریق سواحل ایران به سمت آسیای میانه، نه تنها منافع اقتصادی قابل ملاحظهای برای ایران خواهد داشت بلکه به لحاظ سیاسی و استراتژیک نیز یک ظرفیت راهبردی جدید برای ایران ایجاد خواهد کرد که به آن واسطه امکان عبور از شرایط فشار اقتصادی موجود امریکا و کشورهای غربی را آسانتر خواهد کرد.
آنچنان که از سخنان و تاکیدات دولتمردان و خصوصا دکتر روحانی در یکسال گذشته بر میآید، دولت یازدهم نگاهی راهبردی به مقوله حمل و نقل ریلی داشته و این موضوع را جزء برنامههای جدی خود قرار داده است اما نکته قابل توجه آنجاست که با تیم بسیار ضعیف حاکم بر وزارت راه و شهرسازی بعید است این رویکرد راهبردی دولت به سرانجامی برسد، نکته ای که البته رئیس جمهور هم ظاهرا به آن واقف است و در گزارش اولین سال فعالیت دولت، در رسانه ملی بخش مسکن را بخش ضعیف اقدامات دولت خود معرفی کرد.
این در حالی است که اگر مهمترین پروژه راهسازی دولت در یک و نیم سال گذشته را افتتاح این خط راه آهن بینالمللی بدانیم، در ایجاد این خط ریلی نیز تیم فعلی مسئول وزارت راه و شهرسازی نقش آنچنانی و تعیین کنندهای نداشته و این قرارگاه خاتم الانبیاء بوده است که توانسته با یک حرکت جهادی در عرض شش ماه پروژه مذکور را در خرداد 92 به سرانجام برساند. برای احداث این خط آهن، 13 پل بزرگ احداث شده و در طول مسیر با توجه به باتلاقی بودن بخشهایی از بستر اجرای این خط آهن، عملیات گسترده و سنگین زیرسازی صورت گرفته است.
به نظر نمیرسد از وزارتخانهای که با گذشت یکسال و نیم نه تنها موفق به تحویل پروژههای قبلی مسکن مهر نشده، بلکه بسیاری از طرحهای عمرانی کشور را نیز تعطیل کرده و اساسا طرح خاصی نیز برای تحول در عرصه مسکن و یا راهسازی جز آزادسازی نرخ بلیط قطار و هواپیما نداشته است، بتوان انتظار یک حرکت جهادی و انقلابی در حوزه عمرانی کشور داشت.
اگر آقای روحانی در یک راهبرد بجا و صحیح به دنبال تحول در حوزه حمل و نقل ریلی کشور است، قطعا با تیم فعلی حاکم بر وزارتخانه به تحقق این راهبرد نخواهد رسید. به نظر میرسد اگر رییس جمهور بنا دارد به جای افتتاح پروژههای دولتهای دیگر، از این پس پروژههای کلان عمرانی را که دولت او سامان داده و به اجرا رسانده به افتتاح برساند، لازم است در اولین اقدام فکری به حال وزارتخانه بزرگ و مهمی که این مسئولیت را بر عهده دارد، بکند.