به‌روز شده در: ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۹:۴۹
گفت‌وگو
آیت الله العظمی علوی گرگانی: نسبت به مسایل فرهنگی اخیر نگرانیم
دیدار شورای سردبیری "خیبرآنلاین" با یک مرجع تقلید
صرف نشستن افراد در کنار رهبری، معیار انتخاب نیست
گفت‌وگوی خواندنی "خیبرآنلاین" با علی‌اصغر زارعی
ناگفته‌هایی از نحوه ورود آیت‌الله مهدوی‌کنی به خبرگان
گفت‌وگوی‌ "خیبرآنلاین" با حجت‌الاسلام میرلوحی(2)
چه کسانی آیت‌الله مهدوی‌کنی را بایکوت خبری کردند؟
گفت‌وگوی‌ "خیبرآنلاین" با حجت‌الاسلام میرلوحی(1)
موضوعات شورا جهت رفع تکلیف مطرح می‎شود
عضو شورایعالی فضای مجازی در گفت‌وگو با "خیبرآنلاین"
آشنایی با یک خواننده جوان جبهه انقلاب
گفتگوی اختصاصی "خیبرآنلاین" با سید مهدی ضامنی
تاثیر دودهه زندگی در آمریکا بر ذهن ظریف
گفتگوی اختصاصی "خیبرآنلاین" با محمدصادق کوشکی(2)
سیاستمدار در تراز انقلاب‌ اسلامی نداریم
گفتگوی اختصاصی "خیبرآنلاین" با محمدصادق‌ کوشکی(1)
استراتژی حزب‌الله برای 4 سال پیش رو
گفت‌وگوی خواندنی "خیبرآنلاین" با حسین الله‌کرم
بزرگترین اشتباه سیاسی‌ عمرم رای به خاتمی بود
گفت‌وگوی "خیبرآنلاین" با مهدی کوچک‌زاده (2)
کد خبر: ۴۸۱۶۲
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۴ - ۲۳:۰۱
"خیبرآنلاین" - نویسنده وبلاگ "آینده" نوشته است:

رفتار رهبران و کنشگران صاحب اندیشه و فکر در عرصه حاکمیت، واقعیتی را فراروی تحلیلگران سیاسی - اجتماعی قرار می دهد و چگونگی مملکت‌داری در مسیر صلاح و سداد را تبیین می نماید که آن، پیگیری اهداف و آرمان ها از طریق اتخاذ استراتژی های دوراندیشانه و در عین حال واقعبینانه می باشد. استراتژی های نوشته یا نانوشته و اعلام شده و یا اعلام نشده ای که محسوس یا نامحسوس در بستر جوامع، جاری و اجرایی می شود. واقعیتی که دانش روز علوم سیاسی و دانشمندان این عرصه بر آن تاکید دارند تا جایی که برخی از این دانشمندان، راهبری و اداره کشور جهت پیشرفت را بدون نگاه استراتژیک، ناممکن می دانند.

نگاه استراتژیک از شاخصه های رهبری و راهبری کارآمد است و استراتژی حاصل از این نگاه، لزوما باید 2 قابلیت "برنامه ریزی" و "جاری سازی" را توامان داشته باشد. این 2 قابلیت زمانی حاصل می شود که در اتخاذ استراتژی، مقتضیات متن و محیط پیرامونی استراتژی به لحاظ زمانی و مکانی، واقعبینانه مطمح نظر قرار گیرد.

در هر استراتژی معیارهایی ارزشی وجود دارد که این معیارها چگونگی رفتار کنشگران در عرصه جاری سازی آن استراتژی را می سازد. از این رو، کنشگران عرصه جاری سازی استراتژی قبل از هر چیز باید معیارهای ارزشی نهفته در آن استراتژی را بشناسند و باور داشته باشند، وگرنه استراتژی در فرآیند اجرا با پارادوکس رفتاری و گفتاری کنشگران عرصه جاری سازی مواجه می شود و این پارادوکس می تواند نقطه لغزش و انحراف در فرآیند مدیریت بر اجرای استراتژی گردد.

انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان متدی نوین در مملکت‌داری، همواره در مراحل انقلاب و شکل گیری نظام حکومتی و تداوم آن، براساس استراتژی های کلان، هدایت، رهبری و راهبری شده است که یکی از مصادیق عینی  آن، اتخاذ و اعلام "استراتژی نرمش قهرمانانه" در مساله مذاکرات هسته ای است.

استراتژی نرمش قهرمانانه زمانی اتخاذ و اعلام شد که جمهوری اسلامی ایران به لحاظ دانش هسته ای جزو چند کشورهای هسته ای دنیا قرار گرفته و اعلام رسمی هسته ای شدن جمهوری اسلامی ایران در دولت نهم، استکبار و نظام سلطه را به حیرت واداشته و به همت دانشمندان جوان و متعهد، فرآیند تبدیل این دانش به ایجاد ظرفیت های هسته ای صلح آمیز را با اقتدار طی نمود. دراین رابطه چند نکته قابل تامل است:

1- استراتژی نرمش قهرمانانه در حالی از سوی رهبر حکیم و دوراندیش انقلاب تدبیر و تعیین شده و موضوعیت پیداکرده است که:

الف) نسبت به مبانی، ارزش ها، رهبری، ساختار و سیاست های کلی نظام بین آحاد مردم و مسئولین جامعه، اجماع نظر وجود دارد.

ب) مجموعه نظام در مقابل تهدیدات بالفعل و بالقوه امنیتی و نظامی علاوه بر قابلیت دفاع، ظرفیت تهاجم سخت در مقابل مهاجمین خارجی و قدرت های بزرگ را دارد.

ج) همدلی و یکپارچگی مستحکم و موثقی نسبت به تهدیدات خارجی در بین ملت وجود دارد.

د) نظام جمهوری اسلامی ایران در سطح حاکمیت و حکومت به ثبات قطعی رسیده است و بیش از 2 دهه است که مرحله پساثبات و تعمیق استراتژیک نظام را تجربه می کند.

ه) مجموعه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و امنیتی نظام با تکیه به درون و باقطع نظر از نگاه به بیرون، جامعه را اداره می نماید.

1- با تعیین و اعلام استراتژی نرمش قهرمانانه از سوی ولایت امر، معظم له اجازه جاری سازی این استراتژی را به دولت و دستگاه سیاست خارجی دادند و با این اجازه، مذاکرات 1+5 وارد مرحله و فصل تازه ای گردید. در این فصل تازه، مذاکرات هسته ای ایران با 1+5 پس از 2 سال فرازونشیب، نتیجه در قالب "برجام" جمعبندی گشت؛ و کارشناسی های لازم پیرامون آن صورت گرفت. رهبر معظم انقلاب طی نامه 29 مهر 1394 با صدور  فرمان ولایی همراه با تعیین الزامات قطعی این جمعبندی(برجام) را به دولت ابلاغ نموده و در موضوع مذاکرات هسته ای حجت را بر همه تمام کردند. روح این نامه "دستور" و ادبیات این نامه "باید و نباید" و نوع بیان و ارسال این نامه "ابلاغ" است.

این نامه، نقشه راه و الزاماتی برای کارآمدی، اجرای فرآیند عملیاتی متناسب با روح و هدف استراتژی، نوع و چگونگی تعامل با طرف های مقابل و ایجاد یکپارچگی در تیم اجرای استراتژی را تعیین نمود.

3- استراتژی زمانی می تواند در راهبرد و هدایت موضوع یا موضوعات موردنظر موثر واقع شود که در موضوع یا موضوعات مورد هدف، جاری شده و اجرایی گردد و بدین سبب، جاری سازی استراتژی به اندازه خود استراتژی اهمیت دارد. در جاری سازی استراتژی "نوع نگاه" ، "ساختار" ، "رفتار" و "کارکرد و عملکرد" باید همراستا و متناسب با اهداف موردنظر استراتژی و واضع آن باشد که در این نامه، این 4 محور اساسی در جاری سازی استراتژی تعیین و تبیین شده است:

نوع نگاه: نگاه مبتنی بر تداوم عناد و دشمنی نظام سلطه و آمریکا با اصل و هویت انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران و همچنین حفظ هوشیاری و مراقبت دقیق و لحظه به لحظه: "نقض عهدهای مکرر آنان در طول مذاکرات 2 ساله و همراهی آنان با خواسته های رژیم صهیونیستی و دیپلماسی زورگویانه آنان در رابطه با دولت ها و موسسات اروپایی دخیل در مذاکرات... ورود فریبکارانه آمریکا در مذاکرات هسته ای، نه با نیت حل و فصل عادلانه، که با غرض پیشبرد هدف های خصمانه خود درباره جمهوری اسلامی".

ساختار: تشکیل "یک هیات قوی و آگاه و هوشمند برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا (در این نامه) بدان تصریح شده است".

رفتار: رفتاری مقتدرانه و از موضع مطالبه گری حقوق حقه نسبت به دشمنی های بی منطق و عنادآمیز آمریکا و نظام سلطه به جمهوری اسلامی ایران: "اظهارات رییس جمهور آمریکا در 2 نامه به اینجانب مبنی بر اینکه قصد براندازی جمهوری اسلامی را ندارد، خیلی زود با طرفداری اش از فتنه های داخلی و کمک مالی به معارضان جمهوری اسلامی، خلاف واقع از آب درآمد و تهدیدهای صریح وی به حمله نظامی - و حتی هسته ای که می تواند به کیفرخواست مبسوطی علیه وی در دادگاه های بین المللی منتهی شود - پرده از نیت واقعی سران آمریکا برداشت".

کارکرد و عملکرد: نتیجه کارکرد و عملکرد باید ناظر بر ابهام زدایی و رفع ضعف های ساختاری در برجام باشد:

- اخذ "تضمین های قوی و کافی برای جلوگیری از تخلف های طرف مقابل".

- بستن باب "هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریم ها باقی خواهد ماند".

- "اقدام در مورد نوسازی کارخانه اراک با حفظ هویت سنگین آن".

- "معامله اورانیوم غنی شده موجود در برابر کیک زرد با دولت خارجی بعد از اعلام پایان پرونده موضوعات حال و گذشته (pmd)".

- "طرح و تمهیدات لازم برای توسعه میان مدت صنعت انرژی اتمی که شامل روش پیشرفت در مقاطع مختلف از هم اکنون تا 15 سال و منتهی به 190 هزار سو است، تهیه و با دقت در شورایعالی امنیت ملی بررسی شود. این طرح باید هرگونه نگرانی ناشی از برخی مطالب در ضمائم برجام را برطرف کند".

- "سازمان انرژی اتمی، تحقیق و توسعه در ابعاد مختلف را در مقام اجرا به گونه ای ساماندهی کند که در پایان دوره 8 ساله هیچ کمبود فناوری برای ایجاد غنی سازی مورد قبول در برجام وجود نداشته باشد".

- "توجه شود که موارد ابهام سند برجام، تفسیر طرف مقابل قبول نیست و مرجع، متن مذاکرات است".

4- نفس ورود رئیس جمهور محترم جناب آقای دکتر روحانی و دستگاه دیپلماسی به عرصه جاری سازی استراتژی خردمندانه رهبری، اقدامی ارزشمند بوده و زحمات و تلاششان سبب گردید که معظم له از زحماتشان قدردانی نمایند: "... از همه دست اندرکاران این فرایند پرچالش در همه دوره ها، از جمله: هیات مذاکره کننده اخیر که در توضیح نقاط مثبت و در اصل تثبیت آن نقاط همه سعی ممکن خود را به کار بردند... قدردانی خود را اعلام می دارم".

5- وجه دیگر این فرمان رهبری، متمرکزنشدن همه ظرفیت های دولت و دستگاه های اجرایی در مساله مذاکرات هسته ای و برجام است که: "رفع تحریم ها هرچند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدی گرفتن و پیگیری همه جانبه اقتصاد مقاومتی میسر نخواهد شد. امید است که مراقبت شود که این مقصود با جدیت تمام دنبال شود و به خصوص به تقویت تولید ملی توجه ویژه صورت گیرد و نیز مراقبت فرمایید که وضعیت پس از برداشته شدن تحریم ها، به واردات بی رویه نینجامد و به خصوص از واردکردن هرگونه مواد مصرفی از آمریکا جدا پرهیز شود".

6- با توجه به واقعیات موجود جامعه و توانمندی های نظام، اتخاذ استراتژی هوشمندانه نرمش قهرمانانه از سوی حضرت امام خامنه ای(مدظله) تدبیری از موضع اقتدار نظام بود ولی برخورد بعضا انفعالی و "نابجا" در سطح اجرا در همان آغاز و اثنای جاری سازی این استراتژی، امر را بر طرف های مقابل مشتبه نمود و سبب گردید که نظام سلطه و آمریکا متوهم شوند که این استراتژی از سر استیصال اتخاذ گردید و براساس همین توهم، همه کنش و واکنش های سلطه طلبانه، غیرمنطقی و زیاده خواهانه شان در پروسه مذاکرات شکل گرفته و موجب "طولانی و ملال آور"شدن مذاکرات شود. در این بین، منتقدین در توجه دادن به مذاکره کنندگان کشورمان نسبت به گرانیگاه های احتمال لغزش و انحراف از مسیر استراتژی، بیشترین کمک واقعی را به هیئت مذاکره کننده نمودند.

نقدهای محققانه، کارشناسانه، مستند و در عین حال متعهدانه و دلسوزانه ای که به مثابه رصد تاکتیک های پیچیده نظام سلطه، مذاکره کنندگان محترم را در پروسه مذاکره هشدار می دادند. ولی از آنجایی که نوعا طعم نقد، تلخ است، این نقدها، مزاج ها را تلخ می نمود، اگر دوستان تیم مذاکره تلخی این نقدهای کارشناسانه را تحمل می کردند، یقینا برجام با فرجام بهتری رقم می خورد. همان نقدهای پرمایه و مستندی که رهبر معظم انقلاب در این نامه به رئیس جمهور محترم مرقوم فرمودند: "... از منتقدانی که با ریزبینی قابل تحسین، نقاط ضعف آن را به همه ما یادآور شدند و مخصوصا از رئیس و اعضای کمیسیون ویژه مجلس... قدردانی خودرا اعلام می دارم".

7- اگرچه تصریح ولایت امر در این فرمان، در گرفتن تعهد کتبی از رئیس جمهور آمریکا و اتحادیه اروپا به عهدشکنی مکرر آنها و بی اعتمادی عمیق ما نسبت به آنان برمی گردد: "لازم است تضمین های قوی و کافی برای جلوگیری از تخلف طرف های مقابل تدارک شود که از جمله آن، اعلام کتبی رئیس جمهور آمریکا و اتحادیه اروپا مبنی بر لغو تحریم هاست. در اعلامیه اتحادیه اروپا و رئیس جمهور آمریکا باید تصریح شود که این تحریم ها به کلی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریم ها باقی خواهد ماند، به منزله نقض برجام است". ولی وجه غالب این تصریح، جاری سازی و اجرای استراتژی از موضع اقتدار است؛ یعنی همانگونه که استراتژی نرمش قهرمانانه از سر اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران تعیین و تدبیر شد، در عرصه جاری سازی و اجرای آن نیز باید مقتدرانه وارد عمل شد. از این رو، دوستان دستگاه دیپلماسی و مذاکره کنندگان کشورمان همواره باید توجه داشته باشند که هرگونه انفعال در عرصه جاری سازی این استراتژی، ناقض این استراتژی است.

نتیجتا، آنچه که مسلم است و از اهمیت فوق العاده ای برخوردار می باشد، اینکه در قبال این جمعبندی و تعیین الزامات قطعی از سوی ولایت امر و دستور و ابلاغ به رئیس جمهور محترم، چنانچه هرکس در هر جناح و طیف و گروه و هر جایگاه شخصیتی نسبت به این الزامات قطعی "اما" و "اگر"ی بیاورد و همچنین مدیریت جاری سازی استراتژی و دستگاه دیپلماسی خواسته یا ناخواسته در جاری سازی و اجرای  بندبند و کلمه کلمه این فرمان ولایی، در مواجهه با طرف های مقابل و مخصوصا آمریکا، انفعالی از خود نشان دهد، قطعا در جهت "نقض حاکمیت ملی" حرکت کرده است.

التزامات دینی، تکلیف اجتماعی و عقل سیاسی حکم می کند که از این پس همه ظرفیت های نظام از قوای 3گانه و نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی و نظامی از یکسو و از سوی دیگر همه گروه ها، جمعیت ها، شخصیت ها و همه جناح ها و طیف های سیاسی اجتماعی درون نظام و همه موافقین و منتقدین برجام در حول محور این فرمان ولایی در صف واحدی قرار گیرند، اگرچه نوعا دارای سلایق و دیدگاه های سیاسی اجتماعی متفاوتی باشند.

مبنای قرآنی و روح حاکم براین نامه و فرمان ولایی، قاعده "نفی سبیل" است که: "ولن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا".  نساء 141

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: