به‌روز شده در: ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۹:۴۹
گفت‌وگو
آیت الله العظمی علوی گرگانی: نسبت به مسایل فرهنگی اخیر نگرانیم
دیدار شورای سردبیری "خیبرآنلاین" با یک مرجع تقلید
صرف نشستن افراد در کنار رهبری، معیار انتخاب نیست
گفت‌وگوی خواندنی "خیبرآنلاین" با علی‌اصغر زارعی
ناگفته‌هایی از نحوه ورود آیت‌الله مهدوی‌کنی به خبرگان
گفت‌وگوی‌ "خیبرآنلاین" با حجت‌الاسلام میرلوحی(2)
چه کسانی آیت‌الله مهدوی‌کنی را بایکوت خبری کردند؟
گفت‌وگوی‌ "خیبرآنلاین" با حجت‌الاسلام میرلوحی(1)
موضوعات شورا جهت رفع تکلیف مطرح می‎شود
عضو شورایعالی فضای مجازی در گفت‌وگو با "خیبرآنلاین"
آشنایی با یک خواننده جوان جبهه انقلاب
گفتگوی اختصاصی "خیبرآنلاین" با سید مهدی ضامنی
تاثیر دودهه زندگی در آمریکا بر ذهن ظریف
گفتگوی اختصاصی "خیبرآنلاین" با محمدصادق کوشکی(2)
سیاستمدار در تراز انقلاب‌ اسلامی نداریم
گفتگوی اختصاصی "خیبرآنلاین" با محمدصادق‌ کوشکی(1)
استراتژی حزب‌الله برای 4 سال پیش رو
گفت‌وگوی خواندنی "خیبرآنلاین" با حسین الله‌کرم
بزرگترین اشتباه سیاسی‌ عمرم رای به خاتمی بود
گفت‌وگوی "خیبرآنلاین" با مهدی کوچک‌زاده (2)
شرایط برای آقای روحانی در انتخابات سخت است، اگر نمی‌توانستند مشکلات ادعایی قبلی را حل کنند، نباید به مردم وعده حل آنها را می‌دادند. ندانستن مشکلات و یا عدم توانایی در حل مشکلات ضعف خود دولت است و جهل به موضوع رافع مسئولیت آنها محسوب نمی‌شود
"خیبرآنلاین" - صادق محصولی قائم مقام جبهه پایداری انقلاب اسلامی در بررسی مواضع اصولگرایان، جریان انقلابی و جبهه پایداری برای انتخابات ریاست‌جمهوری 96 به تشریح ابعاد چگونگی حضور و شکل‌گیری وحدت در انتخابات پرداخت.

به گزارش فارس، وی همچنین دیدارهای این جبهه با 3 عضو شورای فقها، سازوکار انتخاب اصلح، بازگشت احمدی‌نژاد به عرصه سیاسی، فرافکنی دولت یازدهم علیه دولت قبل، رکورد و بیکاری، حقوق‌های نجومی و مبارزه با فساد اقتصادی را نیز مورد بررسی قرار داد.

محصولی معتقد است: ما وحدت به هر قیمتی را از لحاظ شرعی هم منطقی نمی‌دانیم. یک نکته ثانویه هم وجود دارد که اگر ما همه کارهای توضیح داده شده را انجام دادیم ولی نهایتا بین گزینه بد و بدتر ماندیم آن موقع می‌توانیم تصمیم بگیریم، نه از الان که مقدمتا بخواهیم برویم سراغ بحث بد و بدتر.

قائم‌مقام جبهه پایداری همچنین تصریح می‌کند: ما تمام تلاش خود را خواهیم کرد که دوستان انقلابی و اصولگرا به نتایج مشترک و گزینه واحدی برسند، ولی اگر علی‌رغم تلاشی که کردیم به نتیجه واحدی نرسیدیم، در روزی که لازم شود بنا به تکلیف عمل خواهیم کرد و آن مستلزم این است که وضعیت آن روز را ببینیم که چگونه است که آیا باید نامزد مستقل معرفی کنیم یا نباید کسی را مطرح کنیم.

آنچه در ادامه می‌آید مشروح گفت‌و‌گوی صادق محصولی پس از اعمال‌نظر نهایی ایشان در خصوص برخی مسائل است:


آقای مهندس چه خبر از جبهه پایداری؟

محصولی: جبهه پایداری مشغول کارهایی است که در برنامه خود داشت و الان فعالیت ما نسبت به گذشته بیش‌تر شده و وضعیت و فضای کار دوستان بهتر شده است. فعالیت ما در استان‌ها خیلی بهتر شده است. در گذشته ما در همه استان‌ها نمایندگی نداشتیم، اما الان تقریبا در همه استان‌ها شورای جبهه پایداری استان‌ها را داریم و در استان‌ها شوراهای‌مان متناسب با ظرفیت هر استان است و این کار مکانیزمش را مطابق اساسنامه طی می‌کند؛ البته پاسخ به این سوال را می‌توان از منظر دیگر جریانات سیاسی نیز دریافت کرد و معمولا در خصوص  پدیده‌های فرهنگی و سیاسی حضور گفتمانی جبهه پایداری برای جریانات سیاسی کاملا ملموس شده است و الحمدلله تجمع و گرایش انقلابیون روز به روز به گفتمان جبهه پایداری یعنی عقلانیت، عدالت و معنویت حول محور ولایت بیشتر از پیش خود را نشان می‌دهد و همین نکته و بصیرت گفتمانی، حساسیت های جریانات معاند نظام حتی در خارج از کشور را به جبهه گفتمانی انقلاب بیشتر کرده است.

زمان برگزاری کنگره جبهه برای اصلاح اساسنامه و انتخاب شورای مرکزی جدید چه زمانی خواهد بود؟

محصولی: مجمع عمومی جبهه قرار است انشاء الله مهر ماه برگزار شود.

برخی رسانه‌ها دوباره مطرح کرده‌اند که آیت‌الله مصباح از جبهه پایداری جدا شده است، آیا جلسات با ایشان برگزار می‌شود؟

محصولی: آیت‌الله مصباح از قبل عضو شورای فقهای جبهه پایداری بوده و کل مصوبات شورای مرکزی باید مطابق اساسنامه به تصویب شورای فقها برسد و ایشان در حال حاضر نیز عضو شورای فقها هستند و ما در زیر سایه ایشان و دیگر اعضای محترم شورای فقها از نظرات و راهنمایی های فقهای محترم بهره‌مند می‌شویم و با ایشان جلسات مرتب برگزار می‌کنیم.

شورای مرکزی و کمیته سیاسی جبهه پایداری خدمت ایشان می‌رسند و مشورت می‌گیرند، اما شایعات رسانه های مخالف درجهت تخریب جبهه پایداری همیشه هست و نباید به آن ها توجه کرد.

با دو عضو دیگر شورای فقها هم دیدار داشتید؟

محصولی: بله دیدار داشتیم و سعی می کنیم با این بزرگواران مرتب دیدارها برگزار شود.

با جامعتین چطور؟

محصولی: خیر، با جامعتین دیدار جدیدی نداشتیم، البته بنده به صورت شخصی خدمت آیت‌الله موحدی کرمانی رسیده‌ام، اما شورای مرکزی دیدار جدیدی نداشته و هنوز فرصت نکرده‌ایم هماهنگ کنیم تا با شورای مرکزی خدمت آقایان برویم.

توصیه آیت‌الله موحدی کرمانی برای انتخابات آینده چه بود؟

محصولی: در مورد انتخابات آینده بحثی نشده ولی یکی از توصیه‌هایی که در ارتباط با انتخابات خیلی جالب است، نگاه مرحوم آیت‌الله خوشوقت است که وقتی برای انتخابات با ایشان مشورت می کردیم می‌ فرمودند برای انتخابات شما نباید به دنبال فرد صالح یا بد و بدتر بروید، بلکه شما باید به دنبال فرد اصلح بروید، باید به دنبال کسی رفت که اصلح است، اما معمولا فرد اصلح رغبتی به آمدن به صحنه ندارد؛ از دیدگاه اسلامی، همانگونه که حضرت امیرالمومنین می فرماید، رغبت به حکومت را از ارزش نعلین پاره هم کم‌تر می‌دانند طبیعتاً چه بسا فرد اصلح رغبت اولیه برای حکومت و ریاست ندارد، لذا باید پیش او رفت و اصرار کرد تا بر او تکلیف شود و بیاید، بنابراین این نکته مهم است و ما برای انتخابات این مسیر را طی می‌کنیم.

من تحقیقی در مورد انتخاب مسئول از طرف مردم در مبانی اسلامی داشتم که آنجا به‌صورت متعدد دیدم که مطرح شده ما باید به سراغ اصلح برویم و این از طرف پیامبر اکرم (ص) و اهل‌بیت(ع) مطرح شده، حتی پیامبر(ص) می‌فرمایند که کسی که اصلح را رها کند و به سراغ فرد دیگری برود که امور مسلمین را برعهده بگیرد، خائن است. وقتی صحبت‌ها و توصیه‌های حضرت امام (ره) و حضرت آقا را هم نگاه می‌کنیم، بر گزینه اصلح تأکید دارند.

شناسایی مصادیق اصلح برای انتخابات ریاست جمهوری آغاز شده است؟

محصولی: ما اگر بخواهیم گفتمان انقلاب اسلامی را دنبال کنیم و کارها را بر مبنای اسلام ناب محمدی (ص) )شکل دهیم، باید طبق توصیه دین عمل کنیم، در این مورد ابعاد مختلفی هست که شناسایی اصلح بر مبنای آنها صورت می گیرد.

الان مطرح است که جبهه پایداری می‌خواهد بیش از گذشته با اصولگرایان هماهنگ شود، نظر شما چیست؟

محصولی: در مورد انتخابات، اعتقاد جبهه پایداری بر این است که هرچه بیش‌تر بتواند با کسانی که هم‌فکر هستند و شما آنها را اصولگرا می‌شناسید، هم فکری و همراهی  کند، البته همانطور که نظر رهبر فرزانه انقلاب است اگر تقسیم بندی بین انقلابی و غیرانقلابی باشد بهتر است، بنابراین برنامه ما این است که تا جایی که امکان دارد با دوستان اصولگرا و انقلابی هم‌فکری و هم‌افزایی داشته باشیم و جزو استراتژی ماست، اما همان‌طور که بارها گفته‌ایم هدف ما این است که فعالیت‌های سیاسی فرهنگی را طوری شکل دهیم که منجر به گسترش اصول و ارزش ها شود.

بنابراین اینجا هدف حاکمیت ارزش‌ها و اصول ارزشی انقلاب است و ازاین‌رو خود وحدت، هدف نبوده بلکه یک وسیله است. ما باید وسیله را در خدمت هدف قرار دهیم؛ نه بالعکس، و اگر احیانا تعارضی بین این دو وجود داشته باشد ما نباید از ارزش ها کوتاه بیاییم. یا اگر عده ای بدون هماهنگی با دیگران خود را محور قرار داده و ادعای دعوت از دیگران برای کار مشترک داشته باشند مسلما وحدتی شکل نمی گیرد یا عده‌ای دیگر اگر از قبل روی نامزدی به قطعیت رسیده باشند و بخواهند با مکانیزم دلخواه خودشان ولو تحت عنوان ائتلاف و وحدت، آن را به دیگران تحمیل کنند مطمئنا نتیجه لازم را نخواهند گرفت بنابراین هم فهرست احزاب یا افرادی که می خواهند کار مشترک کنند باید با مشورت هم و قبول همدیگر تنظیم شود و هم مکانیزم رسیدن به نامزد واحد و الی آخر.

اگر احیاناً اسم کار، وحدت شود، اما خروجی آن، حاکمیت ارزش ها نباشد بلکه نوعی حاکمیت قدرت به هر قیمتی محسوب شود تا احزاب یا جریانی خاص به قدرت برسند و مردم آن را تعبیر به تبانی کنند، آن مدل را نمی‌پذیریم، بلکه باید وحدت را حول اصول و در جهت حاکمیت ارزش‌ها شکل دهیم، لذا اگر مسئله بدین شکل دنبال شود،‌ قطعاً از نظر تاکتیک و اهداف می‌توانیم به نتایج خوبی برسیم.

با این تعاریف آیا برای انتخابات آتی، کاندیداهای جریان‌های انقلابی و ارزشی، چهره‌های جدید خواهد بود؟

محصولی: محتمل است و این‌طور نیست که فقط در دایره افرادی که قبلاً نامزد ریاست جمهوری بوده‌اند، محصور باشیم و این امکان زیاد است که افراد دیگری هم مطرح شوند و احتمالاً اصلح بودن آنها تشخیص داده شود، بدیهی است کار جمعی مستلزم این است که گروه‌های انقلابی با هم‌فکری هم اول یک مکانیزم درستی را برای پیشبرد کار مدنظر داشته باشند و بعد از توافق روی نامزد اصلح، معرفی او در بین مردم و کار کردن یا تبلیغات برای رای آوری نامزد مورد نظر هموارتر خواهد بود. 


این مکانیزم که مطرح می‌کنیم تجربه‌ای است که ما در انتخابات مجلس هم آن را داشتیم و ائتلاف شورای مرکزی اصولگرایان شکل گرفت. آیا قرار است همان سازوکار احیا شود یا مکانیزم جدیدی برای اصولگرایان ایجاد خواهد شد؟

محصولی: ائتلاف اصولگرایان برای انتخابات مجلس، یک ائتلاف نسبتاً موفقی بود علی‌رغم اینکه اشکالاتی به آن متصور است و نقدهای به‌جایی نیز به آن وارد است، اما انتخابات ریاست جمهوری متفاوت با انتخابات مجلس است. ما در انتخابات مجلس تجارب خوبی به‌دست آوردیم و این می‌تواند به ما کمک کند تا با آسیب‌های کم‌تر و ساز و کار مناسب تر، نتایج بهتری را بدست آوریم.

یعنی اصولگرایان در عرصه عملیاتی مدلی را طراحی کرده‌اند؟

محصولی: اصولگرایان در حال حاضر در داخل احزاب و جریان‌های خود، مشغول فعالیت هستند و بحث‌های انتخابات را آنجا دنبال می‌کنند و برداشت آنها این است که نباید جامعه از الآن انتخاباتی شود، ازاین‌رو در عین اینکه این‌طور نیست که هیچ توجه و بحثی دراین‌باره نشده باشد، اما روندی که درباره مجلس بود، هنوز برای انتخابات ریاست جمهوری شکل نگرفته است.

برای شورای شهر چطور؟

محصولی: بله، برای آن‌هم هنوز مکانیزمی کاملی شکل نگرفته است.

در جریان انقلابی، قطعاً چهره‌های اصلاح‌طلب هم قرار می‌گیرند، آیا شما درباره تقسیم‌بندی نیروهای انقلابی و غیرانقلابی قائل به چنین تفکیکی هستید؟

محصولی: اگر اصلاح‌طلبی معتقد به حاکمیت اصول و ارزش های اصیل انقلاب باشد که  نیازی به تفکیک آن از جریان انقلابی نداریم، یعنی اصلاح‌طلبی که معتقد به آرمان‌ها و اصول انقلاب باشد و معتقد باشد که اسلام توانایی حکومت‌داری با همان قوانین اسلام ناب محمدی (ص) را دارد و می‌تواند از پس همه تهدیدات و بحران‌ها که متوجه کشورهای اسلامی بوده، بربیاید و کشور را در ابعاد مادی و معنوی به قله های پیشرفت برساند طبیعتاً اگر اسمش اصلاح‌طلب یا چیز دیگری باشد، نمی‌تواند خارج از جریان انقلابی تعریف شود، لذا ملاک عمل است، نه ادعای صرف؛ اما اصلاح‌طلبی که مانند زمان فتنه در خدمت دشمن و بازیچه نظام سلطه جهانی، استکبار و صهیونیسم باشد مطمئنا در دایره انقلابی‌ها قرار نمی‌گیرد.

یعنی اینکه صحبت می‌شود شاید اصولگرایان از آقای روحانی حمایت کنند، در همین چارچوب است؟

محصولی: اولا آقای روحانی اصلاً خود را اصلاح‌طلب معرفی نمی‌کند، نکته دیگر بحث پایبندی به ارزش‌هاست؛ در این مدت بیش از سه سال که از ریاست ایشان بر دولت گذشته است  چنین استنباطی وجود ندارد که ایشان مطابق اصول ارزشی انقلاب و توصیه هایی که از سوی رهبری تعیین شده، موفق عمل کرده باشد.

بنابراین اگر شما آقای روحانی را اصلاح‌طلب قلمداد کنید و بپرسید که آیا از او حمایت می‌کنید یا نه، من می‌گویم که شما اگر او را مستقل و یا اصولگرا هم قلمداد کنید، چنین برداشت مثبتی از عملکرد ایشان در بین اصولگرایان نیست که روحانی را به‌عنوان نامزد اصولگرایان یا به عبارت بهتر نامزد انقلابی ها برای انتخابات آتی معرفی کنند ضمن اینکه دولت یازدهم حتی در زمینه صرفا مدیریتی در امورات مهمی مثل موضوع تولید، صنعت و تجارت، رفع رکود دربازار، حل مشکل معیشت مردم، حل مشکل بیکاری به شدت ناموفق بوده است نکته مهمی که حضرت امام هم فرمودند ملاک را بایستی حال افراد بدانیم، برخی افراد ممکن است حتی سابقه انقلابی گری هم داشته باشند ولی در گذر زمان و در مواقعی که بایستی به آرمان های انقلاب به مثابه یک فرد انقلابی اهتمام می‌داشتند، کوتاه بیایند و اینجا دیگر محل مسامحه نیست، استقلال، عزتمندی، اقتدار و اعتلای جمهوری اسلامی، عدم وابستگی و توجه به ظرفیت های درونی،عدالت طلبی جزء آرمان های انقلاب و نظام است که متاسفانه عملکرد ضعیفی را در این رابطه و در دیپلماسی خارجی دولت فعلی شاهد هستیم. البته مبانی نظری دولت یازدهم خود بحث دیگری را می طلبد که متاسفانه به صورت جدی به این مساله پرداخته نشده ، دال مرکزی  دولت حاضر، توسعه به مفهوم غربی است که فاقد دستاورد عملی برای کشور بوده است.

بزرگترین مشکل پیش روی جریان اصولگرایی و نیروهای انقلاب برای اجماع و هماهنگی در انتخابات آتی، چه مواردی می‌دانید؟

محصولی: در برخی از مسائل و تصمیم گیری ها تقدم و تاخر بسیار مهم است. اجماع و هماهنگی در خصوص مسائلی مثل انتخابات از این دسته موارد است که معمولا این تقدم و تاخر بایستی مورد توجه قرار گیرد. در گذشته نیز یکی از مشکلات این بوده که  برخی دوستان اصولگرا مصادیق و افرادی را برای انتخابات مطرح می‌کردند و حول مصادیق و افراد می خواستند اجماع شکل بدهند، در حالی که ما فکر می‌کنیم باید از گفتمان و مولفه‌های گفتمانی که جامعه و مردم به عنوان خلا در مدیریت امور کشور می‌بینند سراغ مصادیقی رفت که بیشترین نسبت را با این گفتمان دارند.

 به عبارتی مصادیق را نمی‌توان با وصله پینه برای گفتمان اصیل انقلاب جفت و جور کرد.  اصولگرایان باید مراقب افراد نفوذی هم باشند و ارتباطات و گفت‌وگوها بین خود را نیز افزایش دهند،  به عنوان مثال همین مقدار که در ارتباط با انتخابات مجلس همکاری و همفکری شد، خیلی از شائبه‌ها برای برخی دوستان که توسط گروه‌های رقیب دچار تکدر خاطر و ابهام و سؤال شده بودند، برطرف شد.

با این تفاسیر چهره جدیدی خواهید داشت؟

محصولی: ممکن است ولی اجازه دهید وارد جزئیات نشوم، اصلح با همین قاموسی که تعریف شد کسی هست که از جهت اصول و ارزش‌های اصولگرایی و انقلابی نمره بالاتری می‌آورد و امکان رای آوری و انشاءالله اجماع روی او نیز وجود دارد. بنابراین ان‌شاءالله سراغ او خواهیم رفت و نتیجه هم خواهیم گرفت.

برخی هم می‌گفتند که جبهه پایداری، بازی خراب‌کن است.

محصولی: بله، برخی به قول شما این را بارها می‌گفتند که خواهید دید جبهه پایداری لیست جداگانه‌ای خواهد داد، اما وقتی دیدند که جبهه پایداری لیست جداگانه‌ای نداد، خودشان یک لیست جعلی را به‌عنوان جبهه پایداری منتشر کردند! و ما هم با اینکه ادعای مدعیان ارزشی نداشت ولی برای جلوگیری از انتشار شایعات دروغ، آن را تکذیب کردیم.

درباره بازگشت آقای احمدی‌نژاد و هزینه‌هایی که ممکن است با بازگشت ایشان مترصد باشد، نظر شما دراین‌باره چیست؟

محصولی: درباره آمدن آقای احمدی‌نژاد به صحنه انتخابات باید بگویم، طبق قانون جمهوری اسلامی هر شهروندی می‌تواند برای نامزدی اعلام آمادگی کند و طبیعتاً مراجعی مانند شورای نگهبان، صلاحیت فرد را بررسی می‌کند، اما اینکه از الآن این بحث را مطرح کنیم که آمدن ایشان چه اثراتی دارد، بیش‌تر از سوی جریان رقیب دنبال می‌‌شود، این مسئله یکی از مواردی است که جریان رقیب می‌خواهد جریان‌های انقلابی به آن بپردازند. من نمی‌خواهم بگویم که نباید به این موارد توجه کنیم، اما با توجه به عدم اطلاع کافی بررسی این مسئله هنوز زود است و درحال حاضر اصلا مشخص نیست که آقای احمدی نژاد نامزد انتخابات ریاست جمهوری می‌شود یا خیر.

حمایت احزابی مانند حزب آبادگران از احمدی‌نژاد را چطور ارزیابی می‌کنید؟

محصولی: اگر در جامعه عنوان حزب آبادگران را بیاورید، می‌گویند آبادگران کیست چون اغلب مردم چیزی به این نام نمی‌شناسند؟

بالاخره جزو احزاب فصلی سال 84 بودند.

محصولی: شاید سال 84 آبادگران اطلاعیه داده که ما از احمدی‌نژاد حمایت می‌کنیم و دیگران هم اطلاعیه دادند که ما از دیگران حمایت می‌کنیم. ولی احزاب عمده اصولگرا در سال 84، مخصوصا در دور اول نگفتند که ما از احمدی‌نژاد حمایت می‌کنیم، در سال 84 آقای احمدی‌نژاد به خاطر شعار های انقلابی و مواضع ارزشی و چهره کاریزماتیکی که داشت توانست رأی لازم را به‌دست بیاورد و علت اصلی‌اش نیز این بود که گفتمانی که مدت‌ها در دولت اصلاحات به آن جفا شده بود، به‌عنوان گفتمان اسلام ناب و گفتمان حضرت امام(ره) را مطرح کرد و مردم هم از آن استقبال کردند و مشکلات دولت دهم هم در جاهایی بروز کرد که از این گفتمان فاصله گرفته شد و متاسفانه شبیه رفتار و عملکرد کارگزاران و اصلاح طلبان عمل شد.

 

چرا کسانی که رئیس شده و مسئولیت می‌گیرند، می‌گویند که ما به حزب اعتقادی نداریم و به کمک هیچ کسی هم روی کار نیامدیم، الان آقای روحانی نیز چنین ادعایی دارد. درحالی‌که بالاخره احزابی در کنار آنها و برای روی کار آمدن این افراد مؤثر بوده‌اند.

محصولی: درباره اینکه چرا رؤسای جمهور بعد از رئیس‌جمهور شدن، منکر احزاب هستند، به سابقه تاریخی موضوع باز می‌گردد، در واقع ما هنوز نتوانسته‌ایم احزاب مستحکم و بزرگی را ایجاد کنیم که بتوانند اثرگذار و تعیین‌کننده باشند. شما نمی‌توانید بگویید که حزب اعتدال و توسعه توانست آقای روحانی را به ریاست جمهوری برساند، اگر فقط حزب اعتدال و توسعه حامی آقای روحانی بود، شاید 10 درصد رأیی لازم را هم به‌دست نمی‌آورد. مسئله دیگر به خاطر این است که رؤسای جمهور، خود را از قیدوبند نظرات و نکاتی که احزاب می‌خواهند نسبت به آنها داشته باشند، رها کنند، چنین موضعی را می‌گیرند تا نکاتی از طرف احزاب به آنها دیکته نشود. در واقع سیستم انتخابات ما به‌صورت حزبی نیست تا رئیس‌جمهور منتخب از کانال حزبی مقید به تبعیت از دستورات حزبی باشد.

یعنی شما قائل به نظام حزبی هستید؟

محصولی: من فکر می‌کنم هم باید حزب باشد و هم نباید نامزدها منحصر به احزاب شود. برداشت من این است که اگر بخواهیم منحصر به حزب شویم، فرض کنید ما احزاب قوی هم درست کردیم...

منظورتان از حزب قوی، احزاب فراگیر است؟

محصولی: خیر، منظورم صرفا از لحاظ نام فراگیر نیست بلکه منظورم احزاب تعیین‌کننده است، ما می‌خواهیم مؤثر و تعیین‌کننده باشد و روی اسم حساسیت نداریم. به‌عنوان‌مثال اگر یک حزب فلان نامزد را مطرح کرد، این حمایت باید تعیین‌کننده و رأی‌آور باشد.

که البته ما در حال حاضر چنین حزبی نداریم.

محصولی: عرض خواهم کرد، اما می‌خواهم بگویم من قائل به این نیستم اگر یک نفر در قالب حزب نبود اما توانست مردم را متقاعد کند که به وی رأی دهند امکان حضور و مشارکت به عنوان نامزد در انتخابات را نداشته باشد، یعنی می‌خواهم بگویم ما نباید انتخابات را محصور در احزاب کنیم. به این معنا که بگوییم ما چند حزب فراگیر داریم، مثلاً در انگلیس یا آمریکا دو یا سه حزب تعیین‌کننده وجود دارد؛ این مدل باعث می‌شود سایر افراد واجد صلاحیت هیچ شانسی برای شرکت در انتخابات و نامزدی نداشته باشند. در آمریکا یک نامزد یا از حزب دموکرات است یا جمهوری‌خواه و در انگلیس نیز یا از حزب کارگر است یا حزب محافظه‌کار؛ مطمئنا این مدل در ایران اسلامی جواب نمی دهد.

بالاخره دو گفتمان اصلی مطرح است. در کشور ما هم این وجود دارد که فرد یا اصلاح‌طلب است یا اصولگرا یا مستقل.

محصولی: البته بعضا کسانی که به عنوان مستقل یا معتدل در این اواخر در کشور معرفی شده اند در عمل می‌بینیم که همان مواضع اصلاح‌طلبان را دنبال کرده اند. بر خلاف برخی از دوستان اصولگرا یا اصلاح‌طلب که اظهارنظر کرده‌اند،  بنده اعتقاد ندارم که اگر دو حزب راست و چپ و یا اصولگرا و اصلاح‌طلب داشته باشیم، این مدل مسائل کشور را حل می‌کند و من اصلاً ‌این را به صلاح کشور نمی‌دانم، بنده می‌گویم اگر به احزاب توجه شود که باید توجه شود، نباید در انحصار دو حزب باشد، چون دو حزب پوشش‌دهنده همه سلایق نیست.  بطور مثال یکی از خبرگزاری‌های به‌اصطلاح اصولگرا نقشش تخریب و نقد جریان اصولگرایان واقعی است که همواره مطالبش و مصاحبه با مدیر عاملش تحت عنوان کارشناس سیاسی اصولگرا مورد سو استفاده و تمجید رسانه های اصلاح طلب قرار می گیرد. بنابراین ما در بحث حزب فراگیر اصولگرایان نمی‌توانیم از یک ‌طرف افرادی پایبند به اصول و امثال آقای جلیلی و از طرف دیگر مدیر عامل این خبرگزاری به‌اصطلاح اصولگرا و در واقع در خدمت اصلاح طلب ها را دعوت کنیم تا حزب فراگیر تشکیل دهند از این وحدت و حزب فراگیر چیزی درنمی‌آید، ممکن است برای کسانی که جمع شده‌اند این مسئله کسب قدرت کند، اما مشکل کشور را حل نخواهد کرد. ما باید ببینیم چه ساختاری برای حل مشکلات مردم مناسب‌تر است تا آنها را اولویت بدهیم، بنابراین اگر در بین خود اصولگرایان بجای یک حزب فراگیر که شما بخوانید بجای یک شرکت سهامی کسب قدرت، سه حزب قدرتمند و در عین حال انقلابی باشد، هیچ اشکالی ندارد و حتی مفید هم هست تا در مسائلی که می‌توانند با یکدیگر هم‌افزا باشند.

آنچه مسلم است جبهه پایداری و انقلابیون نمی‌توانند با کسانیکه بطور دائم مرزهای انقلاب را با ضد انقلاب و با جریان غیرانقلابی مستقر در برخی ارکان نظام، غیر شفاف و مخلوط و درهم و برهم می‌کنند در یک سنگر و یا یک قرارگاه سیاسی قرار بگیرند.

صحبت احمدی‌نژاد شد؛ آیا شما با او دیداری داشته‌اید که بدانید آیا قصد آمدن دارد یا خیر؟ چون برخی از گمانه‌زنی‌ها سفرهای احمدی‌نژاد را انتخاباتی عنوان می‌کنند و در دولت نیز چنین چیزی مطرح شده است.

محصولی: من از زمانی که در سال 90 از دولت دهم جدا شدم با ایشان جلسه‌ای نداشته ام از این رو اطلاعی ندارم که نظر آقای احمدی نژاد در این باره چیست.

تحلیل خودتان درباره حضور احمدی‌نژاد در انتخابات 96 چیست؟

محصولی: اگر آقای احمدی‌نژاد شرایط را مناسب و زمینه را فراهم ببیند ممکن است بیاید ولی جواب را باید از خود ایشان بگیرید.

و پایداری هم قطعا از احمدی‌نژاد حمایت نخواهد کرد؟

محصولی: ممکن است استدلال برخی این باشد که بین بد و بدتر، باید از بد حمایت کنند مثلا برخی از اصولگرایان و انقلابیون، آقای احمدی نژاد را بد و آقای روحانی را بدتر بدانند لذا در این شرایط احمدی نژاد را ترجیح دهند و برخی دیگر که گرایشی ولو کم به دولت دارند و حتی برخی از باصطلاح اصولگرایان متمایل به دولت و برخی از اصلاح طلبان ممکن است آقای روحانی را بد بدانند و آقای احمدی‌نژاد را بدتر . ولی من در کل اینگونه ورود به بحث را صحیح نمی دانم و به‌جای اینکه تحلیل کنیم اگر فارغ از اسامى، بین بد و بدتر ماندیم چه‌کار کنیم می گویم باید به دنبال اصلح برویم و سپس در صدد معرفی وی در جامعه برای فراهم کردن زمینه رای آوری وی در بین مردم کنیم چراکه اگر نتوانیم برای اصلح امکان رأی آوری فراهم کنیم کار لغوی می‌دانیم که وی را به‌عنوان نامزد معرفی کنیم.

اصلحی را که یقین داریم رأی آور نیست او را معرفی نخواهیم کرد اما بین اصلح و نفرات بعدی تا برسد به بدها و بدتر، ممکن است چندین گزینه مناسب باشد که هر کدام در مقطع بعدی بترتیب می توانند قابلیت نامزدی و رای آوری داشته باشند

اما جبهه پایداری سال 92 از آقای لنکرانی حمایت کرد.

محصولی: آن موقع هم، چنین برداشتی نداشتیم که اگر کار کنیم او حتماً رأی نخواهد آورد.

اما بعد از ایشان به سمت آقای جلیلی رفتید.

محصولی: این مسئله با اینکه ما عملاً یقین داشته باشیم آنها رأی نداشته باشند فرق می‌کند. یقین به معنی صد درصد است اما ممکن است یکی بگوید احتمال رأی‌آوری یک نامزدی 40 یا 60 درصد است  اما یقین داشتن برای عدم رای آوری یک نامزد آن هم علیرغم تمام تلاشی که میشود برای معرفی نامزد و جلب نظر مردم کرد چیز دیگری است نامزد جبهه در همان مرحله اول انصراف داد و طبیعتا بعد از آنهم تلاشی برای تبلیغات ایشان نشد.

البته نفس تغییر نامزد به خاطر انصراف آقای لنکرانی، اثر منفی را روی گزینه بعدی هم گذاشت. اصلح کسی است که علاوه بر دارابودن تعهد و تخصص و قدرت مدیریت کافی، احتمال رأی آوری هم دارد.ما اگر به فردی نمره 18 می‌دهیم و او را اصلح می‌دانیم به این معنا نیست که بین نمره 18 و مثلا نمره 8 دیگر هیچ فردی وجود ندارد. بنابراین اگر فردی با نمره 18 نشد باید به سراغ فردی با نمره 17 یا 16برویم لذا این یک نکته خارج از بحث مصداق‌هاست.

ما وحدت به هر قیمتی را از لحاظ شرعی هم منطقی نمی‌دانیم. یک نکته ثانویه هم وجود دارد که اگر ما همه کارهای توضیح داده شده را انجام دادیم ولی نهایتا بین گزینه بد و بدتر ماندیم آن موقع می‌توانیم تصمیم بگیریم، نه از الان که مقدمتا بخواهیم برویم سراغ بحث بد و بدتر.

وضعیت آقای احمدی‌نژاد پس از موضوعی که فروردین سال 90 پیش آمد با قبل از آن یکی نیست و اتفاق سال 90 یک نقطه عطفی منفی شد.ممکن است هر کدام از شخصیت‌ها در فاصله الآن تا انتخابات اقداماتی داشته باشد که در تصمیم‌گیری جریانات مختلف مؤثر باشد. اما با این همه من معتقدم که اصولگرایان نامزد اصلح دارند و امکان اجماع روی وی هم وجود دارد.


جبهه پایداری اگر درباره یک فرد به‌عنوان اصلح به‌یقین برسد، اما جریان اصولگرایی این اعتقاد را نداشته باشد، آیا پایداری مانند سال 92 عمل خواهد کرد؟ 

محصولی: ما تمام تلاش خود را خواهیم کرد که دوستان انقلابی و اصولگرا به نتایج مشترک و گزینه واحدی برسند، ولی اگر علی‌رغم تلاشی که کردیم به نتیجه واحدی نرسیدیم، در روزی که لازم شود بنا به تکلیف عمل خواهیم کرد و آن مستلزم این است که وضعیت آن روز را ببینیم که چگونه است که آیا باید نامزد مستقل معرفی کنیم یا نباید کسی را مطرح کنیم.

یا باید از نامزد اصولگرایان حمایت کنیم. بنابراین شرایط آن زمان وضعیت را مشخص خواهد کرد، اما اینکه بگوییم حتماً نامزد مستقل معرفی خواهیم کرد یا قطعاً معرفی نمی‌کنیم، هیچ‌کدام از الآن مشخص نیست.

شرایط بسیار در تغییر است و عوامل مختلفی در آن دخیل است، ما کارهای خود را مبتنی بر اصول دنبال می‌کنیم و در زمان خود نیز بنا به تکلیف عمل خواهیم کرد. البته امیدواریِ من بر این است که می توانیم به نامزد اصلح واحدی برسیم، البته نامزد اصلح باید شفافیت در اصول داشته باشد، نامزد اصلح باید شفافیت در امور اقتصادی داشته باشد، نامزد اصلح باید شفافیت در مبارزه با فساد داشته باشد، بعبارتی بهتر، نه تنها فاسد نباشد بلکه فساد پذیر هم نباشد، نامزد اصلح باید در امور فرهنگی و انطباق اقدامات فرهنگی با گفتمان انقلاب شفافیت داشته باشد، نامزد اصلح و تیم همکار وی باید اداره کشور را به سبکی پیش ببرند که منجر به توجه و اولویت رسیدگی به محرومین شود، نامزد اصلح باید بجای کسب رضایت مراکز قدرت، با عدالت محوری در اداره کشور، در صدد جلب رضایت عامه مردم با اولویت طبقات محروم و مستضعف باشد، بعبارتی دیگر عدالت محوری سرلوحه برنامه های وی جهت پیشرفت در ابعاد مادی و معنوی کشور باشد، نامزد اصلح باید اداره کشور را به سبکی تنظیم کند که تمامی وزارتخانه ها، سازمانها، ادارات و بخشهای مختلف دولت، مراکز فعال کمی و کیفی خدمت رسانی بی منت و توأم با تکریم اقشار مختلف مردم شریف کشور باشد و نامزد اصلح بجای اداره کشور برمبنای الگوهای وارداتی باید بر مبنای الگوهای اسلامی ایرانی، کشور را به قله های پیشرفت هدایت و راهبری کند.

آیا این بحث به این موضوع که برخی می‌گویند جبهه پایداری در دقیقه 90 بازی‌خراب‌کن است، برنمی‌گردد؟ البته مؤتلفه هم‌ گفته اگر به قطعیت برسیم، نامزد مستقل معرفی خواهیم کرد.

محصولی: مؤتلفه در انتخابات قبل هم نامزد مستقل داشت و گروه‌های دیگر هم داشتند، پایداری از اینکه پس از بررسی همه جوانب به تکلیف خود عمل کند و برخی به آن تندرو یا بازی‌به‌هم‌زن بگویند، باکی ندارد و خیال‌ مخالفان از این بابت راحت باشد، ما نگاه می‌کنیم که خدا از ما چه می‌خواهد و انشاءالله هم به آن عمل خواهیم کرد، ما همه تلاش خود را می‌کنیم تا با دوستان‌مان به یک اجماع برسیم، چون در آن صورت امکان موفقیت را بالاتر می‌بینیم، هیچ عقل سلیمی نمی‌آید موضوع به این روشنی را نادیده بگیرد، منتها همانگونه که قبلا هم شرح داده شد، ما وحدت را به عنوان یک وسیله جهت حاکمیت ارزش ها می دانیم ولی در شرایط تعارض، نمی توانیم اصول را فدای وحدت کنیم، و در این صورت روی اصول خود می ایستیم، بنابراین ولو اینکه بعضی ها اتهام زنند که جبهه پایداری‌ها وحدت نکردند، انشاءالله روی اصول خود می‌مانیم و بدیهی است پایداری غیر از این معنی دیگری ندارد.

مانند انتخابات مجلس نهم که پایداری از اصول خود کوتاه نیامد؟

محصولی: در مجلس نهم اصلاً از اول، وحدت حاصل نشد، برخی فراموش کرده‌اند و می‌گویند جبهه پایداری آن موقع وحدت‌شکنی کرد، درحالی‌که جبهه پایداری هیچ وعده‌ای برای لیست مشترک نداده بود که بعدا برخلاف آن عمل کند و از اول شرایط جامعه را برای دوستان دیگر اصولگرا توضیح دادیم و آنها هم عملا نپذیرفتند. ما هم گفتیم اهلاً و سهلاً.

ضمن اینکه شرایط انتخابات مجلس نهم با الآن فرق می‌کرد و آن زمان حضرت آقا بر انتخابات رقابتی تأکید داشتند و آن موقع اصلاح‌طلبان بعد از فتنه می‌خواستند درصد مشارکت شرکت‌کنندگان بالا نرود تا آنها مدعی شوند که اعتماد به نظام کاهش یافته است. ولی با سیاستی که بکار رفت و رقابتی که بین خود اصولگرایان صورت گرفت در انتخابات مجلس نهم مشارکت مردم تهران از 30 درصد مجلس هشتم به 48 درصد افزایش یافت، که نشان از افزایش 60 درصدی  مشارکت مردم می داد. مسلما کسانی که اسم اصولگرا را روی خود گذاشته‌اند باید وحدتی را که می‌خواهند محقق شود برای  حاکمیت اصول و ارزش‌ها باشد، نه‌اینکه به هر قیمت وحدتی کنیم که صرفا اسم اصولگرایی حاکم شود.

در حال حاضر کمیته انتخابات جبهه پایداری تشکیل شده است؟

محصولی: همه احزاب در رابطه با بحث انتخابات مباحث را دنبال می‌کنند، اما به خاطر اینکه فضای جامعه به‌ویژه برای دولت‌مردان تبدیل به فضای انتخاباتی زودهنگام تبدیل نشود که نوعی آفت است و متأسفانه می‌بینیم دولت‌مردان هم به این فضا آلوده می‌شوند و حضرت آقا هم نسبت به این مسئله تذکر داده‌اند، ما سعی می‌کنیم که از لحاظ رسانه‌ای خیلی وارد این مقولات نشویم و پس از حصول نتیجه لازم ، آن را در موقع خودش اعلام عمومی خواهیم کرد.

شما یک بحث انتزاعی را در صحبت‌های خود مطرح کردید که اگر بین افرادی از 10 تا 18 چندین گزینه باشد، دست به انتخاب خواهید زد، سؤال من به‌صورت مصداقی‌تر این است که آیا جبهه پایداری وارد بررسی مصادیق در این زمینه شده است؟

محصولی: به‌صورت کلی ورود کرده‌ایم اما به‌صورت جزئی هنوز وارد نشده‌ایم که مقایسه ها را کاملا تمام کنیم، هنوز به این مراحل نرسیده‌ایم. یعنی اینکه بررسی کنیم امتیاز بدهیم، هنوز بصورت نهایی نشده است، اینکه بررسی کنیم چه کسانی در مظان هستند، بررسی شده، اما هنوز موضوع بسته نشده است.

چه کسانی در مظان کاندیداتوری هستند؟

محصولی: همانگونه که عرض کردم ما الان صلاح نمی‌دانیم فضای کشور را پیش از موقع مناسب انتخاباتی کنیم، و بنا نداریم فعلاً دراین‌باره صحبت کنیم و حتی شورا های استان‌های جبهه پایداری هم که برای جلسات به تهران می‌آیند این ملاحظه را یادآوری می کنیم.

پایداری با جمعیت رهپویان و ایثارگران دیدار و برنامه مشترک خواهد داشت؟

محصولی: ما با همه دوستان اصولگرا ازجمله کسانی که اسم بردید و غیر از آنها ارتباط داریم، ولی در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری، هنوز به‌صورت ائتلاف چیزی کلید نخورده است، اما دوستان بعضا یکدیگر را می‌بینند و صحبت می‌کنند.

شرایط رای آوری روحانی را در انتخابات پیش رو چطور ارزیابی می کنید؟

محصولی: من فکر می‌کنم در این دوره شرایط برای رأی‌آوری آقای روحانی خیلی سخت است چراکه ایشان نتوانسته مردم را مجاب کند به شعارهایی که داده عمل کرده باشد، ایشان بیشترین وقت خود و دولتش را روی برجام گذاشت و آن شعاری که درباره شکسته شدن تحریم‌ها و فتح‌الفتوح می‌دادند هیچ‌کدام اتفاق نیفتاد و خود دولتمردان فعلی هم  به عدم پایبندی آمریکا به تعهداتشان دربرجام اعتراف کردند و از طرف دیگر مشکلات اصلی مردم از قبیل تولید، بیکاری، معیشت مردم و رکود هم حل نشد.

من به‌عنوان یک دولتمردی که در گذشته تجربه کار در دولت را داشته‌ام و در بخش‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کار کرده‌ام، باید بگویم آسیبی که رکود به جامعه وارد می کند نه تنها کمتر از آسیبی که تورم وارد می‌کند، نیست بلکه در مقایسه آسیب رکود بیش‌تر هم هست. کنترل تورم تنها بدون فعالیت چرخه تولید و رفع رکود، حل مسئله نیست، بلکه پاک کردن صورت‌مسئله است. مثلاً فرض کنید وقتی تورم نیست، کسی که درآمد دارد می‌تواند روزی ده قرص نان بخرد و اگر تورم نسبتا بالا شود، او می‌تواند فقط پنج قرص نان بخرد، اما وقتی رکود باشد، این فرد اصلاً کار خود را از دست می‌دهد و دیگر درآمدی ندارد لذا بجای ده تا یا پنج تا حتی نصف نان هم نمی‌تواند بخرد؛ چراکه از کار اخراج شده است، وقتی رکود باشد چرخه تولید نمی‌چرخد. هم تورم و هم رکود هر دو مضر است، لذا رکود و تورم باید به صورتی توأمان حل شود و حل یکی کفایت نمی کند لذا برای همین است که امروزه  مردم احساس نمی‌کنند در معیشت‌شان کمکی حاصل شده، علی‌رغم اینکه دولت می‌گوید ما تورم را به‌شدت پایین آورده‌ایم، حتی آن را تک‌رقمی اعلام می‌کنند، اما برای مردم محسوس نیست و یکی از دلایل رویگردانی مردم از آقای روحانی به خاطر عدم موفقیت دولت فعلی در مسائل معیشتی مردم است.

آقای دکتر اگر از بحث اصولگرایان بگذریم و وارد مباحث انتخاباتی اصلاح‌طلبان شویم، آیا اصلاح‌طلبان گزینه جدید معرفی می‌کنند یا از روحانی حمایت خواهند کرد.

محصولی: برداشت من این است اصلاح‌طلبان در حال حاضر گزینه‌ای مناسب‌تر از آقای روحانی ندارند، هرچند دلشان می‌خواهد شخص دیگری را معرفی کنند و اگر فضا را مناسب می‌دیدند حتماً این کار را می‌کردند، ولی آنها خودشان با آقای روحانی، با آقای هاشمی، با کارگزاران و جریان اعتدال و کسانی که دولت یازدهم را قبول دارند، همگی با هم نگران هستند که آیا 50 درصد آرا را بدست می‌آورند یا خیر، چه برسد به اینکه خودشان جدا از آقای روحانی نامزد دیگری را معرفی کنند. نباید تصور کرد که اگر اصلاح‌طلبان یک نامزد مستقل معرفی کنند، آقای روحانی هم کنار می‌کشد و دیگر نامزد نمی‌شود. روشن است که آقای روحانی می‌خواهد در دوره دوم نیز نامزد شود، لذا با توجه به این شرایط آنها مطمئن نیستند که باهم بتوانند رأی بیاورند، چه برسد به اینکه مستقل هم نامزد داشته باشد.

آقای مهندس یکی از موضوعات مهم در حال حاضر مسئله حقوق‌های نجومی است که رهبری نیز در دیدار با هیأت دولت تأکید کردند که باید رسیدگی شود، درباره ریشه‌های شکل‌گیری این اشرافی‌گری در بین مسئولان که منجر به بروز و ظهور مسئله‌ای همچون فیش‌های نجومی می‌شود، نظر شما چیست؟

محصولی: بنظر می رسد بیش‌تر از اینکه به دنبال ضعف‌های قانونی در این زمینه باشیم و نقص قوانین را به‌عنوان عامل مدنظر قرار دهیم، عامل اصلی نوع نگاه دولت‌مردان و شخص آقای روحانی است. به‌عبارت‌دیگر برداشت من این است وقتی پول های گزافی در ریاست جمهوری و در آغاز دولت یازدهم در ساختمان ریاست جمهوری برای تغییر دکوراسیون هزینه می‌کنند یا مثلاً برای سفر دولت به مشهد، هتل‌های 5 ستاره رزرو می‌کنند و ‌حتی رده‌های پایین‌تر دولت نیز به کمتر از هتل‌های 5 ستاره رضایت نمی دهند، این نوع رویکردها طبقات پایین دولت را هم به همین سمت‌وسو می‌برد. بنابراین قبل از هر چیز نوع نگاه مهم است که اگر مسئولان مانند مردم زندگی کنند، چنین آسیب‌هایی هم ایجاد نخواهد شد.

کسی که مسئول نیست می‌تواند مطابق میل‌اش در چارچوب شرع زندگی کند و هم از راه حلال به‌دست آورد و هم در راه حلال خرج کند، هرچند متأسفانه در خبری که اخیراً ایسنا به نقل از من زده بود، خلاف گفته و تحریف کرده بود و البته ما هم تکذیب کردیم. بنده آنجا در پاسخ به سؤال یکی از دانشجویان گفته بودم کسب درآمد و تولید ثروت در اسلام نه‌تنها مذ موم نیست، بلکه ممدوح هم هست، منتها باید از راه شرعی و قانونی باشد و اگر چنین هم باشد، فقط می‌تواند در چارچوب شرع خرج کند و آن فرد نمی‌تواند هرطور که می‌خواهد آن را خرج کند و بگوید چون من دارا هستم پس مثلا ماشین دو میلیاردی سوار می‌شوم، یا شیرآلات خانه را از طلا می کنم اما چیزی که منعکس کردند این بود که محصولی گفته اگر از راه شرعی درآمد داشته باشید می‌توانید هرطور که خواستید خرج کنید و این کاملاً برعکس گفته های بنده بود.

 مسلما اگر کسی در این نظام مسئولیت نداشته باشد، یک سری محدودیت دارد و اگر مسئولیت داشته باشد، محدودیت‌های دیگری به آن اضافه خواهد شد. این نکته بسیار مهم است؛ چراکه برخی چیزها ممکن است برای مسئول جمهوری اسلامی مکروه یا حرام و برای عموم مردم مباح باشد. اشرافی‌گری به نظر من برای همه حرام است. چشم‌وهم‌چشمی، تجمل‌گرایی برای همه حرام است و با اینکه در اسلام توصیه به خانه بزرگ، مرکب یا خودرو خوب شده، اما نگفته اگر فرمان آن‌ خودرو از طلا هم بود اشکالی ندارد یا نگفته اگر دستگیره درب و شیرآلات خانه از طلا بود اشکالی ندارد. مسئولان باید با توجه به وضعیت مردم زندگی خود را طوری تطبیق دهند که درک درستی از زندگی و معیشت مردم داشته باشند و بتوانند به آنها خدمت درست ارائه دهند، اما اگر مسئولان در یک فاز کاملاً جدا از مردم باشند، نمی‌توانند به‌خوبی خدمت کنند، البته من نمی‌گویم که خود را با پایین‌ترین سطح مردم تطبیق دهند، اما نباید بدون توجه به متوسط جامعه باشند. برخی مسئولان به خاطر تفکراتی که دارند می‌گویند مگر 50 یا 60 میلیون تومان حقوق ماهانه چیست که آن را به رخ ما می‌کشید! یعنی طلبکار هم می‌شوند، درصورتی‌که خدمت‌گزار مردم باید خود را مدیون مردم بداند، نه اینکه خود را آقابالاسر مردم تلقی کند. بنا به فرموده امام(ره) و رهبر انقلاب مردم ولی‌نعمت ما هستند، لذا اگر یک مسئول چنین نگاه و اعتقادی داشته باشد که مسئولیت در نظام  جمهوری اسلامی فرصتی بی نظیر برای عبادت خداوند متعال از طریق خدمت و نوکری به مردم است هیچ‌گاه حقوق نجومی نمی‌گیرد.

درباره اینکه اخیرا هم گفته شد به نقل از شما که گفته‌اید یک ریال هم در زمان دولت حقوق نگرفته‌اید، بیش‌تر توضیح دهید.

محصولی: من در آن جلسه دانشجویان هم گفتم این موضوع را رسانه‌ای نکنند، اما همانگونه که دیدید یکی از خبرگزاری‌های دولتی و اصلاح طلب این موضوع را رسانه‌ای کرد و متأسفانه با تحریفات هم این کار را انجام داد. بنده آنجا گفته بودم دوستان انقلابی شما که در دولت گذشته بودند و دستشان به دهنشان می‌رسید، آنها یک ریال هم حقوق نگرفته‌اند چه رسد به حقوق های نجومی. و البته بنده آنجا اسم خودم را ذکر نکردم، اما چون سئوال کردید عرض می کنم بله بنده در دولت‌های قبلی، نه در دولت نهم و نه در دولت دهم هیچ حقوقی نگرفته‌ام، چون من می‌توانستم خودم را اداره کنم، و معتقد بودم حضور در دولت یک فرصتی برای اینکه ما بخواهیم به دارایی‌های خود اضافه کنیم نیست،‌ بلکه فرصتی در جهت خدمت‌گزاری و نوکری کردن برای مردم است. متاسفانه چون موضوع حقوق نگرفتن بنده در دولتهای نهم و دهم مانند موضوع وام بانکی نگرفتن بنده در طول عمرم، برای مخالفان و جریان رقیب خوشایند نیست در فضای مجازی با مطالب کذب سعی در خدشه وارد کردن به موضوع دارند.


در حال حاضر یک شبهه‌ای مطرح است که می‌گویند مثلاً آقای نعمت‌زاده از کجا این دارایی را آورده و از آن‌طرف هم آنها مطرح می‌کنند که آقای محصولی هم پولدار است ضمن اینکه اخیرا آقای کرباسچی و یکی از نمایندگان دور قبلی مجلس که دراین دور رد صلاحیت شد در مورد شما و ثروت بعضی دیگر از مسئولان دولت قبلی مطالبی مطرح کرده‌اند.

محصولی: اتفاقاً این سؤال‌ها خوب است، قبلاً هم این سئوال پرسیده‌ شده و من پاسخ لازم را بارها داده‌ام، اما آقای نعمت‌زاده یا دیگران هم خوبست مثل بنده پاسخ بدهند.

 آن نماینده قبلی مورد اشاره هم بهتر است برود همان مشکلات خود را حل کند که به خاطر آن رد صلاحیت شده است، او خودش گفته چند بار به دادگاه احضار شده‌است، پس محصولی احضار نشده، ایشان احضار شده. هر کسی که مدعی است بجای کلی گویی و لجن‌پراکنی بگوید که فلانی چقدر از  پروژه  مورد ادعایی سود کرده است، بنده که در صحن علنی مجلس در مورد شبهات ادعایی مخالفان صریحا صحبت کرده‌ام و با اعداد و اسناد کافی رفع شبهه کرده‌ام و پس از قبول صحبت ها و اسناد ارایه شده ی بنده در مجلس محترم شورای اسلامی موفق به تایید نمایندگان مردم و اخذ رای اعتماد جهت تصدی وزارتخانه های کشور و رفاه در دولت های نهم و دهم شده ام کسانی هم که مایل به دانستن جزییات باشند بخاطر علنی بودن جلسات مربوطه و پخش کامل مطالب مطرح شده در رسانه ها می توانند به آن مراجعه کنند.

در بحث اموال هم، من گفته‌ام که الان تمامی اسناد، ملکی، سهام، بانکی، شرکت ها و کارخانجات همه دست این آقایان دولت است. اگر طبق ادعای مخالفین محصولی ثروت افسانه‌ای دارد، آقایان دولتی رسماً و دقیق و شفاف و همزمان اعلام کنند که هم محصولی و هم آقایان دولت فعلی چه اموالی دارند، چرا آنها اعلام نمی‌کنند؟ اگر دولت این را اعلام کند ادعای کذب خیلی ها رنگ می بازد و حقایق برای مردم روشن می‌شود.

واقعا جهت تنویر افکار عمومی چه اشکالی دارد که مردم در جریان اموال همه دولتمردان دولت فعلی و همه دولت های قبلی و حتی نحوه بدست آوردن آنها قرار بگیرند.  از طرف دیگر توجه شود چه کسانی این ادعا های واهی را می‌کنند؟ همان افرادی که می‌گویند نباید با دستمال کثیف شیشه را پاک کرد، اما خودشان دستمال کثیف دست‌شان است. آقای کرباسچی که خودش متهم فساد مالی و تخلفات متعدد بوده و به زندان هم رفته، اعلام کرده که ثروت سه نفر دولت نهم بیش‌تر از ثروت همه دولت‌هاست. باید پرسید که این ثروت افسانه ای و اموال اعلامی آقای کرباسچی کدام است؟ چرا از دولت مورد حمایت خودشان نمی خواهند برای تنویر افکار عمومی اموال همه دولتمردان سابق و فعلی را یکجا اعلام کنند تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد، ولی اینها با کلی گویی دنبال اتهام زنی و فضا سازی انتخاباتی هستند

خود شما هم اموالتان را تابه‌حال چندبار اعلام کرده‌اید.

محصولی: بله من 4 بار تاکنون اموال و دارایی خود را به بخش مربوط به این موضوع که تحت عنوان اصل 142 قانون اساسی در قوه قضائیه هست و رسیدگی به اموال مسئولان را بعهده دارد، اعلام کرده‌ام در زمان ورود به مسئولیت و در زمان خروج از آن را، هم در دولت نهم و هم در دولت دهم بطور کامل اعلام کرده‌ام.

مخالفان ما تعجب می‌کنند محصولی که کار اقتصادی می‌کرد، چطور یک ریال وام نگرفته است و البته از نظر آنها با توجه به قیاس به نفس، تعجب هم دارد. بله واقعیت این است من یک ریال هم  در عمرم وام نگرفته‌ام، با اینکه در بخش خصوصی و کار اقتصادی بودم، یک مورد نیست که بنده واردات یا صادراتی انجام داده باشم که مجوز خاصی بخواهد، اینها که تولید ثروت و سرمایه‌گذاری را تبلیغ می‌کنند، اگر منصف باشند باید بگویند احسنت به کسی که بدون یک ریال رانت کار اقتصادی کرده است آنهم در زمانی که کاملا از دولت استعفا داده و در بخش خصوصی مشغول کار شده است، آنهایی که ادعا های دروغی مطرح می کنند حداقل بیایند و بگویند در کدام دادگاه محکوم شده؟. آیا می‌شود ثروت افسانه‌ای را مخفی کرد؟ من هیچ‌وقت منکر کار اقتصادی سالم خودم دربخش خصوصی نشده‌ام و نگفته‌ام وضع مالی ام خراب است و گفته ام در بخش خصوصی کار کرده ام و الحمدلله موفق هم بوده‌ام؛ ولی ثروت چند نفر از آقایان  دولت فعلی طوری است که شاید اموال همه دولتمردان نهم و دهم، یک‌دهم اموال آن چند نفر هم نشود. اگر غیر این است آقایان دولت بیایند و فهرست اموال همه مسئولان را منتشر کنند. چرا همین الآن که بیش از سه سال از شروع بکار دولت فعلی می‌گذرد هنوز چند نفر از وزرای فعلی، فهرست اموال خود را برخلاف قانون اساسی کشور به قوه قضاییه تحویل نداده اند؟! مسلما این ابهام و شبهه ایجاد می‌کند یا وقتی مسئولان رده بالا وامهای چند صد میلیونی با بهره ی صفر درصد یا نزدیک صفر از بیت المال مسلمین دریافت می کنند آن هم در شرایطی که مردم عادی از اخذ وام چند میلیونی ازدواج یا وام اشتغال بکار پس از چند سال انتظار ناامید می شوند چه فاصله عمیقی را بین مسئولان دولتی و مردم ایجاد می‌کنند و مسلما اعتماد مردم را هم از دست می‌دهند.

سؤال ما هم همین است، چرا سعی دارند بحث فسادهای حقوق‌های نجومی را به اصولگرایان بازگردانند.

محصولی : واقعیت اینست که انواع فساد چه در دولتی ها و یا اصلاح طلب ها و چه در اصولگرایان باید در فضای کاملا روشن و شفاف توسط مراجع مربوطه، مخصوصا توسط قوه قضاییه بدقت رسیدگی و اعلام نتیجه عمومی شود، اما یکی از  اشکالات مهم کارگزاران و اصلاح طلبان این است که متأسفانه وقتی ضعفی در بین افراد خودشان می‌بینند آن ضعف را می‌خواهند با ماست مالی بپوشانند. در این مسئله فرقی که اصولگرایان واقعی با رقبایشان دارند، این است که اگر کسی در اصولگرایان دچار مشکل و ضعفی در کارش شد، خودشان تذکر می‌دهند و در صورت عدم اصلاح با آن مقابله میکنند و یکی از مصادیق آن در دولت نهم و دهم بود که بنده و بعضی دیگر از دولتمردان می‌ایستادیم و انتقاد می‌کردیم و حتی آخر آن به مفارقت از دولت و رییس جمهور هم می‌انجامید، اما وقتی این آقایان کار را با بده بستان و معامله با یکدیگر ببندند این چیزها دیگر برایشان مهم نیست. لذا اگر تخلف یا ضعفی هم باشد سعی می‌کنند آن را بپوشانند، درحالی‌که اگر کسی تخلف کرده باید با آن برخورد کرد، نه اینکه کسانی را که با پررویی حقوق های نجومی و وام های کلان گرفته اند مورد تشویق قرارداده و آنها را ذخیره نظام اعلام کنند، و در عین حال ادعای تبعیت از مقام معظم رهبری داشته باشند، درحالی‌که رهبر انقلاب خطاب به دولت، صریح و محکم می فرماید که با موضوع حقوق های نجومی برخورد کنید، اما آنها به‌جای برخورد، یک دستی هم به سروگوش متخلفین  می‌کشند. این نشان می‌دهد کارها مبتنی بر ارزش‌ها و اصول نیست، بلکه می‌خواهند فقط هوای یکدیگر را داشته باشند و اگر این امور باب شود دیگر جمهوری اسلامی معنا ندارد، و در این مرحله حمله به رقیب بجای درک صحیح موضوع و حل صحیح آن به منزله نادیده گرفتن حقوق عمومی مردم و دهن کجی به شعور اجتماعی ایشان خواهد بود.

سؤال بعدی ما در زمینه مسئله فرهنگی است، چرا دولت سعی دارد با دوقطبی کردن فضا، مسائل خود را پیش ببرد؟ و شاهد هستیم دولت با دوقطبی کنسرت در مقابل رأی آیت‌الله علم‌الهدی ایستاده است.

محصولی: دولت برای اینکه رزومه‌ای به مردم بدهد و آنها را متقاعد کند که چقدر در وعده‌ها موفق بوده‌، دست به‌نوعی فرافکنی می‌زند و موضوع کنسرت‌ها را موضوع اصلی کشور می‌کند، من اصلاً به دنبال این نیستم که بگویم کنسرت برگزار بشود یا نه و این در تخصص من نیست که بخواهم درباره آن اظهار نظر کنم، اما می‌خواهم عرض کنم آیا واقعاً الان مشکل عموم مردم برگزار شدن یا نشدن کنسرت است؟ درحالی‌که مشکل عمومی آنها بیکاری، مسکن، گرانی و رکود است. بیکاری به تنهایی موجب فسادهای زیادی می‌شود.

درباره قراردادهای نفتی که انتقادهای زیادی به آن وارد شده، نظر شما چیست و بالاخره چرا مشکل قراردادهای نفتی به‌صورت کارشناسانه رفع نمی‌شود، اخیراً آقای زنگنه گفته نیازی به ورود مجلس نیست.

محصولی: این موضوع هم به نگاه دولت باز می‌گردد، اینکه گفته قضیه محرمانه است، مانند برجام می‌ماند که آنها ابتدا می‌گفتند محرمانه است، اما با این‌وجود آمریکا و اسرائیل می‌دانستند جزئیات قرارداد چیست، در حالیکه مجلس ما نمی‌دانست، یعنی اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس صحبت کردند و گفتند ما از جزئیات این قرارداد خبر نداریم. این کار که پشت پرده، قراردادی بسته بشود و نه تنها مردم بلکه نمایندگان آنها در مجلس هم از آن خبر نداشته باشند، قراردادهای زمان شاه را به ذهن متبادر می‌کند و پر واضح است که به نفع دولت نیست این‌گونه رفتار کند. اگر مشکلی هست اصلاح کند و کسی مانع بسته شدن قراردادهای نفتی نیست، اما اگر قرار باشد مانند ترکمانچای باشد، نتیجه‌اش همینی می‌شود که الآن می‌بینیم. البته مطالبه عمومی مردم از نمایندگان محترم مجلس، ورود هوشمندانه و جدی تر به این قراردادها و قراردادهایی مانندFATF است.

برخورد دولت با دریافت‌کنندگان حقوق‌های نجومی را چقدر واقعی می‌دانید؟ آیا موفق عمل کرده‌اند یا فقط شعار دادند؟

محصولی: بحث حقوق‌های نجومی نمونه‌ای از مسائلی است که شاید ابعاد جدیدی از آن بعداً بیش‌تر بروز کند و معلوم شود تا چقدر این معضل وجود دارد، همانطوری که قبلا عرض کردم اوایل امید بود که دولت با تاکید رهبری پیگیری و اقدام جدی داشته باشد ولی وقتی نگاه برخی دولتمردان مبتنی بر اصول و ارزش‌ها و خدمت‌گزاری به مردم نباشد، کم توجهی به اینگونه مشکلات بزرگ را درپی دارد. لازم بود دولت ضمن عزل دریافت کنندگان حقوق های نجومی، اسامی آنها را جهت تنویر افکار عمومی در رسانه ها اعلام می کرد و جهت رسیدگی حقوقی، فهرست آنها را به قوه قضاییه ارسال می کرد.

می‌گویند در این دولت ایجاد نشده است.

محصولی: اگر در این دولت نبوده پس چرا در دولت قبل حقوق‌های نجومی نبوده است؟ بیایند بگویند که کدام‌یک از دولتمردان قبلی حقوق‌های نجومی گرفته‌اند، من پیشنهاد می کنم دولت حقوق وزرا و هیئت دولت را دراین دولت و دولت های قبلی اعلام کند دقیقا اعلام کند وزرا در سال 93 و 94 چقدر حقوق دریافت کرده اند با کلی‌گویی نمی‌شود  همان آقایی که در دولت فعلی حقوق نجومی گرفته و از او تقدیر کردند مشخص شده چقدر حقوق کلان می‌گرفته و متأسفانه، تازه درخواست افزایش حقوق هم داده بود. بعد می‌گویند اینها ذخیره نظام هستند، همانگونه که عرض شد باید این دولتمردان نوع نگاه خود به مقوله پذیرش مسئولیت در نظام جمهوری اسلامی را عوض کنند و پذیرش مسئولیت را فرصت خدمت و نوکری مردم ببینند و تا اینکار صورت نگیرد مشکلاتی از این دست مانند حقوق های نجومی حل نخواهد شد.

می‌گویند که این حقوق‌های نجومی مصوبه قانونی از زمان دولت قبل داشته است.

محصولی: در آن صورت چطور در دولت قبل عملیاتی نشد؟ اگر دولت آقای روحانی مدعی است که در دولت قبلی هم بوده حقوق وزرای دولت آقای روحانی - البته قبل از تاریخ افشای حقوق های نجومی- و دولت قبلی را به مردم اعلام کند. نگاه دولتمردان اگر درست باشد این مباحث پیش نمی‌آید. قرار نیست فقط اسم جمهوری اسلامی باشد و همان کار رژیم سابق انجام شود. ما این‌همه شهید و جانباز نداده‌ایم که ارزش‌های اسلامی و انسانی پایمال شود.

موضوع افشای حقوق های نجومی نه تنها یک کار سیاسی نیست بلکه یک معضل مدیریتی، هم به لحاظ بینشی و هم به لحاظ حقوقی است. شما می‌دانید بر اساس قانون، حقوق مدیران نباید از هفت برابر حداقل حقوق و دستمزد مصوب بیشتر باشد حال اگر حقوق ماهانه مدیری در حد فاصل 60 تا 70 میلیون تومان نوسان داشته باشد این به چه معناست؟ به این معنای ساده است که فاصله بین حداقل حقوق و حداکثر آن هفت برابر که نیست بلکه بیش از هفتاد برابر است!!! حال به این ارقام، وامهای 6 تا 7 میلیارد ریالی کم بهره یا بدون حتی یک ریال بهره را اضافه کنید، آیا باز هم می توان گفت که پرداخت این حقوق های نجومی و وام های کلان، قانونی بوده و تخلفی صورت نگرفته است پس نتیجه می گیریم یک مشکل حاد حقوقی در دولت وجود دارد که اگر افشاگری های اخیر صورت نمی گرفت معلوم نبود وضعیت مدیریت دولتی یا نیمه دولتی ما به کجا ختم می شد، متاسفانه نگاه فرصت طلبانه برخی مدیران فعلی دولت به مسئولیت ها، بجای نگاه فرصت خدمت و نوکری به مردم، موجب ورود بسیار کند و جانبدارانه و بعضا با فرافکنی دولت، پس از این رسوایی بزرگ مدیریتی شده است. برای روشن شدن اهمیت موضوع مثالی می زنم :  نتیجه یکی از تحقیق و تفحص ها از بزرگترین سازمان باصطلاح نیمه دولتی کشور، که از قضا متولی اصلی آن تحقیق، نماینده ای از مجلس بوده که از رهبران یکی از با سابقه ترین احزاب اصلاح طلب و نزدیک دولت فعلی است مواردی را ذکر می کند  که باز خوانی این نتایج و ارقام متصل با آن در اینجا خالی از لطف نیست  به عنوان مثال، کل وامهای همه ( بیش از ده نفر) مدیران تحقیق و تفحص شده آن سازمان با وام فقط  یکی از این مدیران اخیرا افشا شده برابری می کند و حالا شما رفتار متناقض این آقایان در هر دو مورد را مقایسه کنید!

توصیه شما به آقای روحانی برای برخورد با مدیران نجومی و مسائلی که متوجه آقای فریدون است، چیست؟

محصولی: با هر کسی که موجب لکه‌دار شدن ساحت دولت می‌شود، برخورد شود؛ چراکه آنها ساحت نظام را هم آلوده می‌کنند، خدا می داند ما برای موفقیت دولت به همراه همه ارکان نظام دعا می‌کنیم، چون موفقیت دولت، موفقیت نظام است. اگر کارگزاران نظام مسئله‌دار باشند، به وجهه نظام هم آسیب می‌خورد، لذا باید صریح و شفاف تبری بجویند.

از آقای فریدون تبری بجویند؟

محصولی: بله، از هر کسی که موجب لکه‌دار شدن ساحت دولت می‌شود باید تبری جست.

درباره بحث یارانه‌ها، چرا طرحی مثل یارانه‌ها و هدفمندی به نتیجه نرسید یا شبنم در دولت قبل منتفی شد یا کارت سوخت و مسکن مهر چه ایراداتی دارد؟

محصولی: هر طرحی می‌تواند نقایصی داشته باشد، ما اگر هر چیزی را نقد می‌کنیم باید جایگزین بهتر از آن را هم معرفی کنیم. در رابطه با انتقادات دولت یازدهم به دولت‌های نهم و دهم، ما ندیدیم که به‌عنوان جایگزین انتقادات، پیشنهادات بهتری ارائه دهند. از نمونه‌های انتقادهای دولت فعلی به دولت قبلی مسکن مهر و نقدینگی بالا و وام های معوقه است، اما فقط اسم مسکن اجتماعی توسط دولت فعلی مطرح شد،  چه کسی در کشور توانست مسکن اجتماعی را دریافت کند، فقط آن را موقع جلسه رای اعتماد وزیر مطرح کردند، اما دریغ از یک طرح و یک اقدام که آن را روشن کند. بنده به‌عنوان یک عضو سابق هیئت دولت و یک مهندس راه و ساختمان، مسکن مهر را مثل همه طرح ها، بی‌عیب نمی‌دانم، اما نکته اینجاست دولت فعلی نتوانست جایگزین آن را ارائه کند. بله، نمی توان منکر شد که دولت قبل عملا با این طرح مشکل مسکن خیلی‌ از کم درآمدهای جامعه را حل کرد. درمورد نقدینگی و وام های معوقه نیز نه تنها اصلاحی در این دولت صورت نگرفته بلکه وضعیت بمراتب بدتر شده است..

همین آقایان دولت فعلی و سیاسیون طرفدار آنها‌ می گفتند اگر رئیس‌جمهور در استانها راه بیفتد و مردم پشت سر او بروند، یک حرکت پوپولیستی است، خب، اگر این‌طور است چرا الان خودتان این کار راانجام می‌دهید؟!  مردم اینها را می‌بینند، اگر می‌گویم آقای روحانی در انتخابات آتی رأی خوبی ندارد به خاطر همین تناقض‌هاست. می‌گویند باید دست منتقد را بوسید، اما از آن‌طرف می‌گویند منتقد به جهنم برود. لذا با این تناقضات حتی نظر همان کسانی که قبلا به روحانی رأی داده‌اند از او برمی‌گردد. چقدر انتقاد از وضع تولید در دولت قبل داشتند.الان کارخانه‌داران و صنعت‌گران و تولیدکنندگان هر روز وضع‌شان بدتر از روز قبل شده و به سمت کاهش تولید می‌روند.

می‌گویند چون یارانه تولید داده نشد، این قضیه آسیب دید.

محصولی:  پس چرا دولت فعلی یارانه تولید را ندادند، و اگر دادند چرا وضع تولید این است؟ وقتی فقط انتقاد می‌کنند و بر خلاف ادعاها، همان روش قبلی را انجام می‌دهند، راه به جایی نمی‌برند و اگر نمی‌توانند عمل کنند، بهتر است ادعا نکنند. شرایط برای آقای روحانی در انتخابات سخت است، اگر نمی‌توانستند مشکلات ادعایی قبلی را حل کنند، نباید به مردم وعده حل آنها را می‌دادند. ندانستن مشکلات و یا عدم توانایی در حل مشکلات ضعف خود دولت است و جهل به موضوع رافع مسئولیت آنها محسوب نمی‌شود.

چرا هر مشکلی را به دولت قبل ارجاع می‌دهند؟

محصولی: وقتی از حل مشکلات عاجزند و جرأت اقرار به ضعف خود را ندارند فرافکنی را در دستور کارشان قرار می دهند و متأسفانه این کار برایشان سنت شده است.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: