بنام خدا
«آقای روحانی»! ما یکبار با خون استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی را خریدیم... پس دوباره آن را به ما نفروشید... ما را تهدید نکنید... ما از جنگ نمیترسیم... ما از شیعه لیبرال میترسیم... ما را از داعش، عربستان و آمریکا و روسیه نترسانید. ما از سرمایه داری افسارگسیخته 30 ساله میترسیم... ما از آن خودی... از آن رییس... از آن خودی که روی آنتن زنده بین المللی رمز مداخله و تفرقه را اعلام می کند، میترسیم... ما ازآن خودی که روی آنتن زنده و در سطح جهانی اعلام میکند ای ملت از آمریکا بترسید و به من رای دهید، میترسیم... از کسانی که علنی و با شجاعت آدرس نقاط ضعف وطنش را میدهد، میترسیم... ما از نامحرم میترسیم آقا... ما از دولتی که به راحتی سرش کلاه میرود، میترسیم... ما از کسانی که برای غارت بیت المال گردنه احد را به دشمن واگذار میکنند، میترسیم...
آقایان فروشنده! ما با خون خود و پدران و مادران و خواهرانمان ، استقلال را یکبار برای همیشه خریدیم و پس نمیدهیم...
آقاییکه ملت خودت را تهدید میکنی اگر به من رای ندید آزادی را از دست میدهید! ما با خونمان سال 57 آزادی را یکبار برای همیشه خریدیم و به هیچ قیمتی به هیچ احدی پس نخواهیم داد...
آقای فروشنده! قانون اساسی فروشی نیست... قبلا به قیمت گزاف خریدیم پس فقط اجرا کن.
آقای فروشنده! امنیت را به ما نفروش که تو و ناموست مدیون خون حافظانش هستی...
آقای فروشنده! مملکت صاحب دارد؛ فروشی نیست... نه به فرانسه و نه به آمریکا و هیچ قدرت دیگری...
ما را از کنسرت نترسانید که کلیدش نزد جوانان ماست. ما را از دولت 8 ساله نترسانید که پای منبر شما بزرگ شدند... به فرمان شما کوی دانشگاه و قتلهای زنجیره ای را آموختند... آشوبهای 88 بهفرمان شما رخ داد... توصیه تحریم و فشار توسط شما به غرب صادر شد نه من و امثال من...
آقایان فروشنده! تاریخ سخنرانیها و روزنامه ها و فیلمها و دیدارهایتان با فشار دادن یک دکمه کف دست مردمه....
آقایان کاسب!؟ تجارت و کاسبی حلال راه و رسم داره!! غارت و اختلاس کاسبی نیست... مکاسب که خوندید؟ ! غارت اطلاعات عمرانی و تجاری توش نبود؟؟!!!!!! قاچاق توش نبود؟؟!!!
آقایان فروشنده! مصدق در یک کشور اشغال شده نفت رو ملی میکنه، اونوقت شما در ملی ماندن صنعت هسته ای بومی این ملت با این قدرت دفاعی بی نظیر افتضاح به بار آوردید... یک تار موی مصدق شرف داره به تمام یک دولت بزدل محافظه کار...
دهنتونو سیمان گرفتن و همه جاتون دوربین گذاشتن.. مهر این ننگ تا ابد بر پیشانی شما در تاریخ ماند.
حالا من شما را از واقعیاتی که نمی خواهید ببینید، میترسانم...
شما روی بشکه باروت نشسته اید که مدتیست روشن شده... شما را از لشکرهای مملو از خشم و عقده در پشت دروازه های شهرهایتان... پشت کاخهایتان؛ همسایه دیوار به دیوار تجارتخانه هایتان می ترسانم... از میلیونها پیر و جوان و کودک ورشکسته و آسیب دیده که درپی جرقه ای برای سوزاندن تر و خشک لحظه شماری میکنند، میترسانم...
بترسید و بدانید زمانی که طوفان آید، فرصت فرار ندارید... همه راه ها بسته خواهد بود... حتی مانند شاه به پلکان هواپیما هم نمیرسید... هشدار اما خمینی را فراموش کردید... بله اثری از شما نخواهد ماند؛ تهدید حقیقی و واقعی این است، نه نارضایتی انگلیس و آمریکا، نه تهدید رییس جمهور درمانده فرانسه که همه ارکان دولتتان را لرزاند... تهدید واقعی آشوب کور و سوزنده داخلیست بفهههههههههههم.
آقایان فروشنده که همه چیز در مکتب شما فروشی است! با اینهمه جهل مذهبی و خودخواهی که شاهدش بودیم... این کشتی را در اولین طوفان رها میکنید و الفرار...
با این ترس و وحشتی که ما از شما دیدیم، با اولین گلوله هرچه کلید به امانت دارید، دودستی تقدیم متجاوز خواهید کرد... برجام موشکی... برجام رسمیت صهیونیستها... برجام حقوق همجنسگرایی... حقوق قاچاچیان... حقوق جاسوسان.. کاپیتولاسیون...
مگر پرواز آزادانه پهبادهای آمریکایی بر فراز آسمان همسایه های شرق و شمال و غرب کشورمان اسمش چیه؟ مصونیت نظامی؟! مصونیت اعزام نیروهای نظامی و تجاوز به ناموس ملتها مثل ژاپن! برجام قطع یا محدودیت رابطه با کشورهایی که خوشایند کدخدا نیستند... برجام واگذاری جزایر 3گانه ایران به اعراب... مقدمات همه اینها مطرح شده، تصادفی نیست که این روزها از دهان برخی بیرون میزنه.
منش و سنت عقب نشینی غیر از این نیست، آغاز همه عقب نشینیها، خستگی از مبارزه با نفس است... خسته شدن از دست و ترازوی علی است... از عدالت.
آقایان فروشنده! شما دلال محبت و عاطفه دروغین هستید... صداقت را بازی می کنید؛ محبت و دلسوزی را بازی می کنید... در منش شما همه چیز قابل معامله است... حتی ناموس و مملکت...
شما مرد ایستادن نیستید... هرچند آرزویش را دارید... مصلوب شدید؛ مصلوب نفس خود و اطرافیان شدید... شما مرد تسلیم شیک و با پرستیژید...
اگر به جای مخفیکاری و مصلحت قبیله ای و فامیلی عدالت قضایی حاکم بود، الان شما و قبلیها در برابر ملت ایران محاکمه میشدید تا هیچ احدی حتی فکر خلاف هم به ذهنش خطور نکنه.
آقایان فروشنده که مدام از فقر ملت میگید و با تظاهر و ترحم نداریش را به رخش می کشید! شما از همه فقیرترید... فقیر حقیقی شمایید که قدر ملت زحمتکش و جوانان شجاع و دلیرتان را نمیدانید...
فقیر حقیقی شمایید که آخرت خود را به مشتی پول باد آورده بر باد دادید...
فقیر حقیقی شمایید که برای کسب رای نمایش شرم آوری روی صحنه می آورید... فقیر شمایید نه ملت چند هزار ساله و ازلی ایران.
ای پشیمانان لیبرال! ای پشیمانان از ساده زیستی! ای پشیمان شدگان از حکومت علی! ای کسانی که برای رضای نفستان مدام در قرآن خدا به دنبال آیه تایید میگردید! ای دربدران روایات و احادیث مجهول برای سرا و مرکب اشرافی! این چرخ بارها و بارها هزاران هزار أمثال من و شما را زیر خاک برده و برنگردانده. بترسید از آن غبار تیره... ریزگرد نیست... گردباد خانه برانداز مظلومان است که لحظه به لحظه به شما نزدیک می شود.
ای مراجع ساکت! ای آیت الله های خلوت گزیده! ای حوزه های سر به زیر و نجیب! العجب... العجب... العجب...