چندان دور از ذهن نیست که بزودی شاهد ظهور ورژن های دوم امثال «فاطمه حقیقت جو» و «رجبعلی مزروعی» با شکل و شمایلی جدید و در آن سوی آب ها باشیم چراکه هرچه باشد، پاداش خوش خدمتی به بیگانگان، تنها با الحاق به آنها میسر خواهد بود!
"خیبرآنلاین" - هفته گذشته بود که نطق های شاذ دو نماینده لیست امید در صحن علنی مجلس حواشی زیادی را پدید آورد که از جمله آن می توان به استقبال گسترده رسانه های اپوزیسیون خارج نشین از آن اشاره نمود.
به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی "خیبرآنلاین"، در همین رابطه سایت «دویچه وله فارسی» که تحت نظر سرویس جاسوسی آلمان و علیه جمهوری اسلامی به فعالیت می پردازد، نوشت: «بیش از ۲۰۰ کنشگر سیاسی و مدنی در نامهای ضمن حمایت از نطقهای دو نماینده مجلس شورای اسلامی ایران، خواستار حذف نظارت استصوابی شدند. این افراد نظارت استصوابی را "سد مستحکمی در برابر احقاق حقوق ملت" دانسته و نطقهای پروانه سلحشوری و غلامرضا حیدری را در مسیر خواستها و مطالبات مردم ایران" دانستهاند. پروانه سلحشوری و غلامرضا حیدری در نطق پیش از دستور خود در جلسه روز ۱۳ شهریور مجلس ایران تندترین انتقادات را نسبت به حاکمیت جمهوری اسلامی مطرح کردند. این دو نفر در روزهای گذشته مورد اعتراض و انتقاد شدید قرار گرفته و ۲۰ نماینده مجلس نیز از آنها به شورای نظارت بر نمایندگان شکایت کردند»!
اصرار عجیب این نمایندگان بر کلیدواژه «رفراندوم» و تلاش برای «حذف نظارت استصوابی» در حالی از سوی نمایندگانی که خود نیز از این فیلتر عبور کرده اند و نقد شورای نگهبان توسط این دست نمایندگان در وهله نخست، زیر سوال بردن صلاحیت خودشان است - مطرح می شود که بنیانگذار کبیر انقلاب در سخنرانی معروف خود پیرامون اهمیت جایگاه شورای نگهبان و شأن نظارتی آن فرموده اند: «اگر [کسی] بخواهد فساد کند، به مردم بگوید که این شورای
نگهبان کذا، این فساد است، و مفسد است یک همچو آدمی، تحت
تعقیب مفسد فی الارض باید قرار بگیرد.»
از سوی دیگر اما بی.بی.سی فارسی (بنگاه خبرپراکنی ملکه انگلیس) نیز از قافله اظهار رضایت از این نطق های نابهنجار عقب نماند و در واکنش، اینچنین مخابره نمود: «سلحشوری و حیدری از نظارت استصوابی، طرحهای بی فایده و بی نتیجه مجلس، حبس و حصر فعالان محیط زیست، خشونت گسترده اجتماعی، آلودگی زیست محیطی و ورود نیروهای نظامی به عرصه سیاست، اقتصاد و فرهنگ به عنوان ابرچالش هایی که نظام جمهوری اسلامی با آن در گیر است؛ یاد کردند»!
اگرچه نامبردگان از این به اصطلاح ابرچالش ها نام بردند اما معین نکردند که سهم ایشان از طرح های بی فایده مجلسی که خود در آن اشتغال دارند یا خشونت اجتماعی که خود ایشان با عملکرد ناصحیح شان در یکی از ارگان های حاکمیتی بر گسترش روزافزون آن دامن زده اند، چقدر است؟!
از طرفی جای دارد تا از ایشان پرسید که اگر جواسیس مزدور در لباس فعال حقوق بشر و محیط زیست به جمع اوری اطلاعات برای سازمان متبوعش بپردازد، آیا باید توقعی بجز حبس و حصر برای ایشان داشت؟!
یا اینکه آیا نیروهای نظامی که به دعوت خود دولت به کمک رسانی در عرصه اقتصادی مشغولند، شایسته شماتت و سرزنش اند یا کابینه ای که با آرای بالای حضرات تشکیل شد و آسوده از نظارت های حداقلی مجلس، توان حل هیچ مشکلی را ندارد؟!
حال اما سوال و شبهه اینجاست که اگر افرادی همچون اعضای منافقین جنایتکار یا سلطنت طلبان مزدور پهلوی، امکان حضور بجای نامبردگان در مجلس را می داشتند، آیا تصوری جز شنیدن چنین اظهارات وقیحانه و شاذی را می شد داشت؟!
اگرچه با توجه به نزدیکی به انتخابات مجلس یازدهم، محاسبات نامبردگان بر این بوده که روزه سکوت طی سه سال گذشته در قبال مشکلات بی شمار ملت را شکسته و از هم اکنون جای خود را برای دور بعد انتخابات بهارستان رزرو نمایند. البته این حسابگری بحدی دقیق بوده است که اگر این هنجارشکنی باعث دیده شدن و مشهوریت بیشتر ایشان، و ایضاً تسهیل ورود آنها به دور یازدهم مجلس شود که بهتر از این نخواهد شد؛ اما اگر نهادهای نظارتی همچون شورای نگهبان با عمل به وظایف قانونی و ذاتی خویش مانع از ورود مجدد چنین مستضعفان فکری به راهروهای بهارستان شود، آنگاه باید منتظر ماند که همین رسانه ها در فراق نامبردگان از «لیست های امید» و البته «تَکراری» آتی، اشک تمساح بریزند!
در عین حال نیز چندان دور از ذهن نخواهد بود که در آینده ای نه چندان دور شاهد ظهور ورژن های دوم امثال «فاطمه حقیقت جو» و «رجبعلی مزروعی» (از نمایندگان فراری مجلس ششم) با شکل و شمایلی جدید و در آن سوی آب ها باشیم چراکه هرچه باشد پاداش خوش خدمتی به بیگانگان، تنها با الحاق به آنها میسر خواهد بود!