فارغ از تمامی جنگِ قدرتهای پشت پرده، در این بین گوشت قربانی و متضرر محض، شهروندان تهرانی هستند که با وجود سپری شدن حدود 14 ماه از آغاز به کار شورای شهر پنجم، نه تنها شهر به حال خود رها شده و هیچ پیشرفت عمرانی محسوسی در آن قابل رویت نیست، بلکه در این مدت کوتاه 4 شهردار را به چشم خود دیدهاند
"خیبرآنلاین" - حدود 400 روز از آغاز به کار شورای شهر پنجم در شهریورماه 1396 می گذرد و از آن هنگام تاکنون، تهران 3 شهردار به نام های «محمد علی نجفی»، «سمیع الله حسینی مکارم» و «محمد علی افشانی» را به خود دیده و با تصویب قانون منع به کارگیری بازنشستگان، عنقریب است چهارمین کلیددار پایتخت طی 1.5 سال اخیر نیز معرفی شود!
به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی
"خیبرآنلاین"، اگرچه استمرار فعالیت شهردار کنونی تهران برای اعضای «لیست تَکراری» شورای شهر پنجم آنقدر حیثیتی بود که از همان ابتدا دست به دامان استفساریه و استثناء قائل شدن برای شهرداران کلانشهرها و در رأس آن محمدعلی افشانی شوند، اما در عین حال، بسیاری از نمایندگان «لیست تَکراری» مجلس دهم، گویی رغبتی به تداوم صدرنشینی افشانی بر صندلی عمارت بهشت نداشتند.
حال، با قطعی شدن خداحافظیِ افشانیِ بازنشسته اما تازهوارد، بسیاری از مدعیان غیربازنشسته پُست شهرداری، از هم اکنون به صف شده اند و حامیان و هواخواهانشان را به خط کرده اند تا با پروپاگاندای رسانه ای، شانس خود را برای تصدی این سمت افزایش داده و در صورت پیروزی، غنایم و صندلیهای به دست آورده را میان ایشان قسمت کنند.
«محسن هاشمی رفسنجانی»، «عباس آخوندی»، «علی ربیعی»، «علی اصغر مونسان» و «پیروز حناچی» از جمله نام هایی هستند که از هم اینک خود را برای سوگند یاد کردن در پیشگاه نمایندگان شورای شهر مهیا می کنند. در این بین اما شانس رئیس کنونی شورای شهر تهران یعنی فرزند ارشد غریق استخر، از سایرین بیشتر است؛ نامبرده بیش از 5 سالی است برای جلوس بر کرسی شهرداری تهران روزشماری می کند.
به یاد آورید ماجرای انتخاب شهردار در شورای شهر چهارم در ۱۷ شهریور ۱۳۹۲ که محسن هاشمی رفسنجانی و محمدباقر قالیباف کاندیدا بودند، تک رأی الهه راستگو باعث شد تا تعادل آرای شورای شهر به نفع قالیباف عوض شود. در دور اول رأیگیری، راستگو رأی ممتنع به صندوق انداخته بود که 2 نامزد مساوی شدند. وی در دور دوم رأیگیری به محمدباقر قالیباف رأی داد و این رأی، در شهردار شدن قالیباف تعیینکننده شد.
محسن هاشمی اما 4 سال بعد و پس از پیروزی در انتخابات شورای شهر پنجم، هیچ فاصله ای تا نیل به آرزوی دیرینه اش نداشت که این بار بیست و دوم شدن «مهدی چمران» مانع از تحقق این آرزو شد؛ چراکه در صورت انتخاب هاشمی به عنوان شهردار تهران، چمرانِ منتقد وضع موجود وارد شورا می شد و این ورود به مذاق سایر اعضا خوش نمی آمد. اگرچه نامبرده علی الظاهر مخالفتی با معرفی سایر گزینه ها برای تصدی سمت شهردار نداشت اما کیست که نداند این عدم مخالفت، از روی جبر بود و نه از روی رغبت!
اینک، با توجه به اینکه ماندگاری شهردار پایتخت برای مدت طولانی به کلافی سردرگم و گره ای کور برای اصلاح طلب نمای شورای شهر تبدیل شده، شاید این بار بخت با فرزند ارشد خاندان هاشمی یار باشد و بتواند با اقناع اعضا، حکم شهرداری خود را به دست رحمانی فضلی، مهر و موم نماید.
کار محسن هاشمی اما چندان ساده به نظر نمی رسد چراکه دولتی های نام آشنایی همچون آخوندی، ربیعی و مونسان در حال لابی گری های گسترده برای تصدی شهرداری هستند. احتمال حضور این افراد در ساختمان بهشت زمانی پررنگ می شود که بدانیم بسیاری از اعضای شورا نیز با توجه به آنکه ذیل لیست امید (منتسب به دولت بنفش) وارد شورا شده اند، اوامر صادره از اعتدالیون را فصل الخطاب دانسته و حتی فکر مخالفت با آن را به ذهن خطور نمی دهند.
فارغ از تمامی سیاسیبازیها و جنگِ قدرتهای پشت پرده، در این بین گوشت قربانی و متضرر محض، شهروندان تهرانی هستند که با وجود سپری شدن حدود 14 ماه از آغاز به کار شورای شهر پنجم، نه تنها شهر به حال خود رها شده و هیچ پیشرفت عمرانی و فرهنگی محسوسی در آن قابل رویت نیست، بلکه در این مدت کوتاه، 4 شهردار را به چشم خود دیده اند.