اگرچه تلاش معاندین برای هجمه به عمود خیمه نظام، اقتضای طبیعتشان است اما جای تاسف دارد که هستند افرادی که از روی ناآگاهی با این موج خودساخته همراه میشوند و در ژست خیرخواهان دلسوز و مدعیان عدالتخواه، جایگاه ولایت را مسبب و مسئول قلمداد میکنند!
"خیبرآنلاین" - رصد حال و روز کشور نشان از آن دارد که متاسفانه شرایط خوبی بر جامعه ایرانی حاکم نیست. از تجمعات گاه و بیگاه کارگران و معلمان و تعطیلی دومینووار کارخانجات و واحدهای تولیدی گرفته تا تبعیض فاحش و بی عدالتی های همه جانبه در ساختار بروکراتیک و دیوان سالاری کشور، همه و همه حکایت از حساسیت اوضاع و بغرنجی موقعیت کنونی دارند.
به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی
"خیبرآنلاین"، در این میان نخستین سوال این می تواند باشد که مسئولیت وضع موجود با چه فرد و کدام دستگاه است؟ طی سالیان اخیر، تلاش بسیاری از رسانه های مشترک المنافع زنجیری بر آن بوده تا با پروپاگاندای رسانه ای و با ایجاد فرافکنی، هجمه ها را از آبشخورشان دور نموده و با سلب مسئولیت از مقصران اصلی، نوک پیکان انتقادات را به سمت «شخص اول نظام» هدایت کنند.
اگرچه تلاش مزدوران و معاندان ضدانقلاب برای هجمه به عمود خیمه نظام، اقتضای طبیعتشان بوده و از پیش روشن است اما جای تاسف دارد که بسیار بوده و هستند افرادی که از روی ناآگاهی با این موج خودساخته همراه می شوند و در ژست خیرخواهان دلسوز و مدعیان عدالتخواه، جایگاه ولایت را مسبب و مسئول قلمداد می کنند! اخیراً هم دیده شد که عده ای در پوشش "مجمع عدالتخواه دانشگاه تهران" مصداق حدیث شریف امیرالمومنین(ع) حرکت می کنند که فرمود: «کلمه الحق یراد به الباطل» و رهبری نظام را مسئول پاسخگویی به مطالبات عدالتخواهانه شان می دانند و نمی دانند که خواسته یا ناخواسته، آب به آسیاب دشمنان قسم خورده انقلاب ریخته و آدرس اشتباه می دهند.
عدالتخواهی اگرچه مطالبه ای اساسی از بدو شکل گیری انقلاب بوده و هست اما آیا به راستی رهبری نظام باید پاسخگوی عدم تحقق تام و تمام عدل و داد در سطوح و شئون گوناگون جامعه ایرانی باشد؟ قانون اساسی و ساختار ارگانیک نظام جمهوری اسلامی به روشنی نشان می دهد که بسیاری از نهادهای دخیل در امر تحقق و اجرای عدالت و در راس آن قوه مجریه، مستقیماً به وسیله آرای مردمی انتخاب و برگزیده می شوند و ناگفته پیداست که مسئولیت توفیق یا عدم توفیق در این مقوله نیز بر گردن نهادهای انتخابی بالاخص دولت سنگینی می کند.
حال اگر گروه یا جریانی به شدت لیبرال و تبعیضگرا با آرای اکثریت جمهور، قدرت اجرایی را در دست بگیرند و بی عدالتی را به اوج برسانند، آیا می توان مسئولیت این قبیل انتخابات غلط را بر گردن فردی انداخت که خود تنها یک حق رأی دارد؟! اگرچه در مثل مناقشه نیست اما روزگار کنونی ما شباهت های بسیاری با دوران جنگ صفین دارد که عده ای با قرآن های سرنیزه ی امویان فریفته شدند و پس از اجبار ولی امرشان به تن دادن به حکمیت، از امیرمومنان(ع) خواستند از گناه نکرده ی مفاهمه با معاویه توبه کند! اینک نیز به بهانه بحق عدل و داد و مساوات، یافت می شوند مستضعفین فکری که به ناحق پاسخگویی را از فردی مطالبه می کنند که نه تنها هیچ تقصیری در رخداد شرایط فعلی ندارد، بلکه با انذارهای مکرر تلویحی و تصریحی، وظیفه خود را به شایستگی انجام داده است اما عده ای کماکان سعی دارند حضرتش را وادار به توبه از گناه نکرده بیعدالتی نمایند!
آنها که اهل مطالعه و دقت بودند منظور رهبری از نرمش قهرمانانه نامیدن برجام را فهمیدند.
یعنی من هم شبیه امام حسن علیه السلام شده ام و همه خواص و یارانم خائن از آب درآمده اند و چاره ای جز تسلیم ندارم.
اما هرگاه (...) با هم متحد شوند ( مثل شرایط سالهای پایانی جنگ و شرایط فعلی از 92 تا الان) دیگر (...) حتی رهبری به اقتدار امام خمینی را مجبور به پذیرش تسلیم و سرکشیدن جام زهر می کنند.