به‌روز شده در: ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۹:۴۹
گفت‌وگو
آیت الله العظمی علوی گرگانی: نسبت به مسایل فرهنگی اخیر نگرانیم
دیدار شورای سردبیری "خیبرآنلاین" با یک مرجع تقلید
صرف نشستن افراد در کنار رهبری، معیار انتخاب نیست
گفت‌وگوی خواندنی "خیبرآنلاین" با علی‌اصغر زارعی
ناگفته‌هایی از نحوه ورود آیت‌الله مهدوی‌کنی به خبرگان
گفت‌وگوی‌ "خیبرآنلاین" با حجت‌الاسلام میرلوحی(2)
چه کسانی آیت‌الله مهدوی‌کنی را بایکوت خبری کردند؟
گفت‌وگوی‌ "خیبرآنلاین" با حجت‌الاسلام میرلوحی(1)
موضوعات شورا جهت رفع تکلیف مطرح می‎شود
عضو شورایعالی فضای مجازی در گفت‌وگو با "خیبرآنلاین"
آشنایی با یک خواننده جوان جبهه انقلاب
گفتگوی اختصاصی "خیبرآنلاین" با سید مهدی ضامنی
تاثیر دودهه زندگی در آمریکا بر ذهن ظریف
گفتگوی اختصاصی "خیبرآنلاین" با محمدصادق کوشکی(2)
سیاستمدار در تراز انقلاب‌ اسلامی نداریم
گفتگوی اختصاصی "خیبرآنلاین" با محمدصادق‌ کوشکی(1)
استراتژی حزب‌الله برای 4 سال پیش رو
گفت‌وگوی خواندنی "خیبرآنلاین" با حسین الله‌کرم
بزرگترین اشتباه سیاسی‌ عمرم رای به خاتمی بود
گفت‌وگوی "خیبرآنلاین" با مهدی کوچک‌زاده (2)
آیا باید ظریف به حال خود رها شود و احتمالا به محل سابق اقامت خود در آمریکا برگردد و هزینه تلف کردن عمر 80میلیون ایرانی و خسارت های فراوان به منافع ملی را نپردازد؟
"خيبرآنلاين" - کلیدداری 6ساله ظریف نیز مانند کلیدداری پشتیبانانش یعنی مرحوم هاشمی، روحانی و خاتمی نه تنها هیچ قفلی را باز نکرد بلکه ماحصل آن غل و زنجیرهایی شده است که امروز بر صنعت هسته ای وحتی برقلم های دانشمندان جوان کشور در این حوزه خورده است. اما ناکامی و روسیاهی ناشی از برجام کار ظریف را به بن بست کشاند. هرچه او امتیاز میداد و عقب نشینی میکرد دشمن وقیح‌تر میشد. تا اینکه ظریف خود را در انتهای این راه بن بست دید و دست به انتحار سیاسی زد تا دادگاه افکار عمومی و نمایندگان مجلس او را بازخواست نکنند.
 
ظریف را ممنوع‌الخروج کنید

به گزارش رجانيوز، اما آیا باید ظریف به حال خود رها شود و احتمالا به محل سابق اقامت خود در آمریکا برگردد و هزینه تلف کردن عمر 80میلیون ایرانی و خسارت های فراوان به منافع ملی را نپردازد؟
 
جوادظریف همان شخصی است که در رژیم پهلوی از روی «ترس» ایران را با همکاری دوست پدرش که اتفاقا ساواکی هم بوده ترک کرد و به آمریکا رفت. وی در کتاب خاطرات خود(آقای سفیر) میگوید: « کلاس دوم نظری را که تمام کردم و بعد از آن به مدت سه ماه در مدرسه خوارزمی ثبت نام کردم. سرانجام با کمک یکی از دوستان پدرم که به ظاهر انسان متدینی بود، اما بعد مشخص شد با ساواک همکاری دارد، به آمریکا رفتم. در آن مقطع من هنوز به سن هفده سالگی نرسیده بودم و قبل از گرفتن دیپلم به امریکا سفر کردم. علی‌القاعده با توجه به وضعیت تحصیلی که داشتم به راحتی در دانشگاه قبول می‌شدم. سفر من بیشتر به دلیل ترس از دستگیری و گرفتار شدن در ایران بود و راه نجاتی برایم به حساب می‌آمد.»
 

 
اما گویا ترس از موقعیت های خطرناک در وجود او نهادینه شده بود. تا جایی که نه در دوران جنگ تحمیلی وی به ایران و جبهه و جنگ رفته است و نه در میدان دیپلماسی در برابر قلدری آمریکایی ها کارنامه خوبی دارد. او هرگاه تصور کند دستش خالی است و زمین بازی را رها میکند و همچون مورد آخر استعفا میدهد البته با این تفاوت که ظریف در مذاکرات آنقدر دست خود را خالی کرده بود که این مماشات بی حد ومرز کار وی را به استعفا کشاند.
 
او زمانی مسئولیت وزارت خارجه کشور را بدست گرفت که دست ایران برای مذاکره و چانه زنی پر بود. وی در شرایطی که ایران به غنی سازی 20درصد دست یافته بود و 19هزار سانتریفیوژ در حال چرخش بود و آب سنگین اراک در یکی از بهترین وضعیت های خود قرار داشت سکاندار مذاکرات هسته ای شد. مردم و نظام فشارهای ناشی از تحریم ها و ترور دانشمندان و ویروس پراکنی دشمن در تاسیسات هسته ای را پشت سر گذاشته بود و ناتوانی دشمن را علنی کرده بودند.

ظریف اما با مذاکرات پر ایراد و ناتوانی در پافشاری بر خطوط قرمز در برابر زیاده خواهی دشمن نتوانست این دستاورد نقد را به امتیازی نقد برای ایران تبدیل کند.(شبیه به زمانی که یک کودک با چکی سفید امضا برای خرید به فروشگاهی برود که صاحب آن فروشکاه یک دزد همه فن حریف است و بعد با گرفتن یک آبنبات در ازای چک خوشحالی کند!) 
 

 
وی با کاهش ده ها تن از ذخایر اورانیوم کشور، بتن ریزی در قلب راکتور اراک، جمع آوری تعداد بالایی از سانتریفیوژها و تعطیلی فردو و نطنز نه تنها قدرت بازدارندگی ایران را از بین برد که راه را برای هر چانه زنی دیگری از بین برد. مشکلات ساختاری برجام حتی به حدی بزرگ و فاجعه بود که خروج آمریکا از برجام به راحتی انجام شد و ایران نتوانست از مکانیزم پیش بینی شده در همان برجام استفاده کند، چرا که قطعا و به ناحق آمریکا و اروپا ایران را محکوم ومتخلف از برجام معرفی میکردند، این رخداد می توانست علی رغم تاییدهای مکرر آژانس نسبت به ایران رقم بخورد!
 

 
پذیرش محدودیت های خارق العاده و بی نظیر و بازرسی های بی سابقه ناشی از پذیرش پروتکل الحاقی حتی کار را به نظارت بر پروژه های علمی و بازرسی دشمنان از دانشگاه های ایران کشاند. اما خروجی این عقب نشینی های تاریخی چیزی نبود جز فشار بیشتر دشمن و خاموش کردن موتور علمی و صنعتی کشور.

این عقب نشینی حتی تا جایی پیش رفت که نه تنها وزیر خارجه روحانی با خواسته آمریکایی ها در بازگرداندن کشتی حامل کمک های انسان دوستانه از یمن موافقت کرد که حتی مسئولان دولتی به خود اجازه تست ماهواره های علمی را تا 5سال ابتدایی دولت ندهند و مشخص نیست اینها چه ارتباطی به مذاکرات هسته ای داشته است!
 
نه تنها ظریف در عقب نشینی و انفعال بی سابقه عمل کرد و هر روز در یک قاب با همتای بدذات آمریکایی خود قرار می گرفت که احتمالا وی واسطه تماس بی فایده روحانی و اوباما برای اولین بار پس از انقلاب شد و سیاست خارجی ایران را به تذبذب رای در دنیا متهم کرد.
 
این عقب نشینی از منافع ملی و دادن امتیازات نقد و گرفتن وعده های نسیه البته بی علت نبود. در حالیکه حامیان دولت به انگلیسی صحبت کردن ظریف افتخار میکنند وندی شرمن در خاطره ای تحقیرآمیز از ظریف، ازعدم تسلط بر زبان انگلیسی در طول مذاکرات هسته ای به عنوان یکی از عوامل ناکامی ایران در توافق یاد شده نام برده است.
 
وندی شرمن در کتاب «نه براي ترسوها، درس هايي در مورد شجاعت، قدرت و پشتکار» (Not for the Faint of Heart - lessons in Courage, Power & Persistence)، به صراحت میگوید ظریف حتی در دوره بوش درصدد ارتباط با دولت آمریکا بوده است.
 

 
وی میگوید نماينده دائمي ايران در سازمان ملل تلاش کرد کانال ارتباطي مخفيانه اي با دولت آمريکا برقرار کند، ولي دولت بوش دستِ رد به تلاش هاي وي زد؛ آن مرد، کسي نبود جز (محمد) جواد ظريف.
 
ظریف که توسط حامیان لیبرال خود به خاطر آنچه لغو تحریم ها معرفی میکردند به عنوان قهرمان دیپلماسی ایران خوانده میشد اما در روزهای آخر وزارت خود نه تنها اعلام کرد که در اعتماد به آمریکا اشتباه کرده است که حتی به این نکته مهم اشاره کرد که اکنون با وجود برجام، نفت کمتری نسبت به قبل از امضای توافق برجام به بیرون صادر میکنیم! این جمله سنگین حکایت از واقعیت تلخی دارد به نام شکست خوش بینی به آمریکا و در ازای آن محکم تر شدن زنجیر تحریم‌ها!
 
او در دوره خود حتی دیپلمات باهوشی نبود. بارها برای بدست آوردن منافع جناحی در مسئولیتی که باید برای منافع ملی ایران میجنگید سواستفاده کرد.
 
 ظریف در سال93 در شورای روابط خارجی آمریکا حضور پیدا کرد. فارغ از اینکه چرا باید وزیر خارجه کشورمان در چنین جلسه ای شرکت کند اما صحبت های ظریف در جمع دشمنان تعجب برانگیز است. در این نشست وزیرخارجه کشورمان در پاسخ به سؤال هاله اسفندیاری، همکار جورج سوروس و مسؤول بخش خاورمیانه وودرو ویلسون با گره زدن مساله دیپلماسی به انتخابات گفته بود مذاکرات هسته‌ای تاثیر مستقیم بر مسائل داخلی ایران خواهد داشت و در صورت شکست مذاکرات، دوستان او انتخابات مجلس آینده را به جریان غرب‌ستیز واگذار خواهند کرد.

ظریف بعدا هم در پاسخ به سوال روزنامه ایتالیایی کوریه دلاسرا درباره اینکه «آیا هنوز مقاومتی برای تعامل و گشایش(روابط) با غرب (در ایران) وجود دارد؟» نسبت به رای نیاوردن در انتخابات های ایران اظهار نگرانی کرده و می گوید: «برای اینکه همه  عواقب و نتایج توافق(هسته‌ای) پذیرفته شود، توافق باید  نشان دهد که منافع دارد. اگر مردم منافع آنرا ببینند، آنها به حمایشان ادامه می‌دهند اگر اینطور نشود آنها می‌توانند به صندوق‌های رای بگویند که به آنهایی که از توافق حمایت کردند، رای ندهید. من معتقدم که توافق به نفع همه است.»
 
اما این موارد تنها نمونه هایی نیست که نشان میدهد که ظریف از سیاسی‌بودن اهداف مذاکرات با طرف غربی و آمریکایی صحبت می کند.
 
پیشتر و هنگامی که روحانی به عنوان دبیرشورای عالی امنیت‌ملی در دولت اصلاحات مشغول مذاکره با طرف غربی بود نیز ظریف در سخنانی که فیلمش سالها بعد منتشر شدخطاب به البرادعی دبیرکل آزانس بین‌المللی انرژی اتمی گفته بود: «بسیاری از کاندیداهای ریاست جمهوری از شکست مذاکرات ما سود می‌برند.آنها موفقیتی در این گفتگوها نمی بینند و از طرفی آنها آدمهای پرنفوذی هستند. اعتبار اروپایی ها و مذاکره کنندکان ایرانی هردو در ایران از دست رفته است»
 
موارد مکرر بالا تنها نمونه هایی از مواردی است که اسناد آن به بیرون درز کرده است.
 
او حتی برای تحمیل خسارتی دیگر که خواسته اروپا و آمریکا بود(FATF)  حتی کشور را به پولشویی متهم کرد بدون آنکه حاضر به ارائه سندی در این خصوص باشد.
 
وی به صراحت درگفت و گو با خبرآنلاین  کشور و مردم خود را متهم کرد که در ایران "خیلی ها از پولشویی منفعت می‌برند" و "آنجاهایی که هزاران میلیارد پولشویی انجام می دهند حتما آنقدر توان مالی دارند که ده ها یا صدها میلیارد هزینه تبلیغات و فضاسازی در کشور" کنند. این صحیت های ظریف اما بهانه دست آمریکایی ها شد چراکه اتاق خزانه داری آمریکا با طرح این ادعا که نظام اقتصادی ایران در حال پولشویی برای دور زدن تحریم هاست به نهادهای مالی خارجی هشدار داده است که روابط تجاری با ایران نداشته باشند و این سخنان وزیر مستعفی بازی در پازل دشمن تحلیل میشد.
 
او در حالی ادعاهای اتاق جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران را تکرار کرد که که صحبت هایش اهرمی به دست بیگانگان برای فشار بیشتر به مردم شده و به سند رسمی از پولشویی برای دشمن تبدیل شد.
 
رسانه های دشمن با خوشحالی تمام این صحبت های بی پایه، سیاست زده و ضدمنافع ملی کشور را مخابره کردند.
 
 

 
استعفای ظریف نیز درشرایطی است که میراث شوم برجام، بتن ریزی در صنعت هسته ای کشورمان، افزایش فشارها و زیاده خواهی های دشمنان که ناشی از سیاست های منفعلانه و مماشات کارانه و صحبت ها و چانه زنی های سیاسی ظریف میباشد گریبان گیر کشور شده است.

آیا انتظار ممنوع الخروجی برای چنین فردی با مواضع ضدامنیت ملی و منافع ملی و همچنین با کارنامه ای تیره و تار زیاد است؟ آیا نباید چنین افرادی محاکمه شوند و پاسخ اتلاف سرمایه های ملی و عمر جوانان ایرانی را پشت شعارهای فریبنده ای چون تنش زدایی و مذاکرات برد برد بدهند؟ 
 
روحانی در سال92 قبلا درخصوص لزوم دادگاهی شدن مسببین وضع موجود گفته بود: «مسببین وضع اقتصادی موجود باید دادگاهی شوند، خیلی‌ها باید به‌دادگاه بروند که چرا کاری نکردند.»



نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: