آیا اصرار افراطی این پیشنهاد، صرفا برای انجام آن است یا نوعی التماس برای بازکردن باب مذاکرهای جدید و خسارتی تازه و دادن امتیازهایی نو به دشمن و قراردادن ملت در تنگناهای نوین است؟
"خیبرآنلاین" - محمدجواد ظریف که پس از 6 سال ناکامی در دستگاه دیپلماسی و هدردادن فرصت های مختلف باید آماده ی پاسخگویی در برابر افکار عمومی ملت ایران و نیز دستگاه های رسمی کشور باشد، مدتی است تلاش می کند ضمن فرافکنی و حاشیه سازی های مختلف، روز موعود مذکور را به تعویق بیاندازد.
به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی "خیبرآنلاین"، او که حالا مشخص شده حتی با حسن روحانی و تیم گرداننده نهاد ریاست جمهوری نیز دچار اختلاف شده است، چندی قبل و در شب سفر تاریخی بشار اسد رئیس جمهور سوریه، به ایران و دیدار وی با مقامات بلندپایه کشورمان، به ناگاه و از طریق فضای ولنگار و از هم پاشیده مجازی اعلام استعفا نمود.
در همان دقایق نخست این اعلام، علاوه بر هجمه ای که از سوی دنبال کنندگان صفحه ی او به ظریف شد، بسیاری از کارشناسان آن اقدام را نمایشی و تنها برای به حاشیه راندن سفر اسد و همچنین، توجه افکار عمومی به خود ارزیابی کردند.
بازگشت کمتر از 48 ساعته ی او به دفتر وزیر خارجه بر تحلیل کارشناسان صحه گذاشت.
حالا، اما ظریف باز هم خبرساز شده است و طی سفری که به آمریکا داشته، اقدامات و حرف هایی به زبان آورده است، که جز عزت فروشی از ایران عزیز، نام دیگری برازنده ی آن نیست.
وزیر خوش خنده ی خارجه تلاش کرده با یک استراتژی نخ نما، خود را دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، نزدیک کند و به گونه ای که ظاهرا او را یک بچه ی نافهم فرض نموده، با رسانه ها و افراد محبوب ترامپ دیدار و گفت و گو نموده است!
این عزت فروشی اما صرفا به مصاحبه با "فاکس نیوز" و گرفتن عکس یادگاری با "جرالدو ریورا" روزنامهنگار آمریکایی طرفدار ترامپ، محدود نشده است و در سخنانش، ماجرای خفت بار زانوزدن در مقابل امیر کویت را مجددا را در اذهان زنده نمود.
ظریف در جلسه پرسش و پاسخ "انجمن آسیایی" و در عرصه ای بین المللی اعتراف کرد: "6 ماه قبل به دولت ترامپ گفتیم برای مبادله زندانیها آماده هستیم اما جوابی نگرفتیم"! علیرغم این اعتراف تلخ، او از موضع خود کوتاه نیامد و در گفتوگو با برنامه "رو در رو با ملت" شبکه خبری CBS آمریکا بار دیگر همان پیشنهاد رد شده ی 6 ماه قبل خود را اینگونه تکرار نمود: "بیایید زندانیانمان را تبادل کنیم. من آماده این کار هستم و اختیار کافی برای انجام آن را دارم"!
این که اصل این پیشنهاد صحیح است یا خیر، بحث دیگری است؛ همچنین این که او برای چنین موضوعی اختیار دارد یا نه، نیز نوشتار دیگری می طلبد؛ اما این موضوع که پیشنهاد بی پاسخ 6 ماه قبل را مجددا و طی چند بار با حالی التماس گونه مطرح شود، براساس کدامیک از 3 اصل مهم قانونی دستگاه دیپلماسی (عزت، حکمت، مصلحت) صورت گرفته است؟
چه کسی به ظریف اختیار این عزت فروشی را داده است؟ وقتی رئیس جمهور مغرور و گستاخ آمریکا درخواست قبلی شما را بی پاسخ گذارده و برای آن اهمیتی قائل نشده است، براساس کدام عقل دیپلماتیک و کدام منفعت ملی در خاک کشور دشمن به صورت مصرانه آن موضوع را تکرار می کنید؟
آیا اصرار افراطی این پیشنهاد، صرفا برای انجام آن است یا نوعی التماس برای بازکردن باب مذاکره ای جدید و خسارتی تازه و دادن امتیازهایی نو به دشمن و قراردادن ملت در تنگناهای نوین است؟
طبیعی است که رسانه های زنجیری و مواجب بگیر به سرعت این اقدامات وزیر مطلوب خود را در بوق و کرنا کرده و از آن (مانند فضاحت برجام) قهرمان سازی کنند، اما بعید است حنای این جماعت دیگر برای ملت بصیر ایران رنگی داشته باشد. حضرت پرمدعا در عرصه دیپلماسی که برای خود در نوشابه باز کرده و از جیب بیت المال برای یکدیگر مدال قهرمانی و سکه تشویقی جایزه دادند، دیگر نمی توانندبه فاصله ی کمتر از 6 سال، یک امت بزرگ و دارای اندیشه را از یک سوراخ دوبار مورد گزیدن قرار دهند.
به جای پیش کشیدن فضاحتی دوباره، نوبت به پاسخگویی و محاکمه است. برای چنین اتفاقی خود را آماده کنید.