مردم با دوتابعیتیهای انگلیسی و آمریکایی تفاوت دارند؛ شاید چند صباحی به واسطهی عملیات روانی و رسانهای، اقبال نیمبندی در تمایل به آنها صورت گیرد و فرصتی به امانت در اختیارشان نهاده شود، اما ماهیت ایرانی و انقلابی و اسلامی و ضداستکباری در این ملت ریشه دوانده است
"خیبرآنلاین" - پس از چند روز آشوب مخرب در برخی شهرها که از فضای به دست آمده توسط باند روحانی - لاریجانی در اجرای مشکوک و غیرمنتظره ی 2 طرح سهمیه بندی و افزایش 300 درصدی قیمت بنزین فراهم شده بود، مردم شهرهای مختلف کشور باز هم پای کار انقلاب ماندند و با برگزاری راهپیمایی های پرشور، سوز سرمای پاییزی را به گرمای بصیرت و هوشیاری مبدل کردند.
به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی "خیبرآنلاین"، مردم گله مندند و نسبت به اقدامات دولت و مجلس شدیدا معترض هستند، اما وقتی پای منافع ملی و حراست از انقلاب اسلامی به میان می آید، تکلیف را در حمایت آشکار و بدون رودربایستی از نظام می دانند و برای ادای آن، صحنه گردان می شوند.
این اتفاق مبارک که فعلا نمونه ی مشابهی در دنیای سیاست بین الملل برای آن نمیتوان یافت، نباید موجبات سوءاستفاده ی یک باند معلوم الحال را فراهم آورد؛ چرا که عصبانیت مردم از اقدامات دولت روحانی و مجلس لاریجانی به اوج رسیده و با هر قدم اشتباه ولو کوچک توسط آنها، خشم ملی گریبانشان را خواهد گرفت.
روحانی و لاریجانی و همراهان آنها، 41 سال است در مسند قدرت هستند و آنچه که امروز در فضای عمومی کشور شاهد آن هستیم، خروجی اقدامات آنهاست. عملکرد این باند را فقط در این 6.5 سال دولت روحانی یا 12 سال مجلس لاریجانی نباید محدود کرد؛ چرا که آنها در مراکز حساس دیگری نیز سالها صاحب مسند بودند و حالا در درگاه ورودی به چله ی دوم انقلاب، نباید قسر در بروند و باید به پاسخگویی درباره ی اقدامات خود مجبور شوند.
افتضاح بنزینی، تازه ترین میخ بر تابوت لیبرال های غربگرا بود که از چهره ی این جماعت، نقاب را برای جوانان و نوجوانانی که از سال های دهه 1370 و اقدامات مشابه در دولت هاشمی رفسنجانی بی خبر هستند، کنار زد.
در مکتب این جماعت، مردم فقط نقش رعیتی را بازی می کنند که باید چشم و گوش بسته هرچه اربابانشان دیکته کردند، را عملی کنند. ملت حتی حق ندارند از نقشه هایی که برای معیشت آنها کشیده می شود، خبردار شوند و فقط باید اطاعت کنند!
در مرام آنها، کدخدای اصلی آمریکاست و به خیال خام خود، به جای پیکان سواری، باید بنز سوار شوند و این سواری، صرفا با دیدن "دم کدخدا" امکانپذیر است. اگر کدخدا به آنها دستور بدهد صنعت هسته ای خود را تعطیل کنید، باید بگویند "چشم"! اگر به آنها بگوید من قراردادی یکطرفه با شما می نویسم و هر زمان که دلم بخواهد از آن خارج می شوم اما شما باید تا آخر پای تعهدتان بمانید، باید بگویند "چشم"! اگر نظر کدخدا بر خلع سلاح، نابودی ساختار حاکمیت، تحریم داخلی قهرمانان ملی، حراج اطلاعات محرمانه ی اقتصادی، ایجاد تفرقه و انشقاق و هر چیز دیگری باشد، اینها فقط باید بگویند "چشم"!
مردم، اما با این دوتابعیتی های انگلیسی و آمریکایی تفاوت دارند؛ شاید چند صباحی به واسطه ی عملیات روانی و رسانه ای، اقبال نیم بندی در تمایل به آنها صورت گیرد و فرصتی به امانت در اختیارشان نهاده شود، اما ماهیت ایرانی و انقلابی و اسلامی و ضداستکباری در این ملت ریشه دوانده است و نمیتوان به این راحتی آنها را به وادی بی غیرتی و وطن فروشی سوق داد.
ملت، معترض به این دولت و چنین مجلسی است و البته از کلیت نظام و انقلاب و عمود خیمه ی آن که ولایت مطلقه فقیه است، تا پای جان حمایت می کند. پس، حضرات بی تدبیر و گوش به فرمان بیرون، این راهپیمایی های حمایت از انقلاب را به پای خود ننویسند که اوضاع برای آنها، به مراتب وخیم تر از 7% معروف است!