اگر بناست شخصگرایی بر شاخصگرایی ترجیح یابد، پس آن را صراحتا اعلام نمایند تا دیگر برای حمایت از امثال قالیباف و لاریجانی هم هیچ عذر شرعی به عنوان مانع در میان نباشد!
"خیبرآنلاین" - کمتر از 1 سال تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 1400 باقی مانده و با توجه به سقوط اجتماعی دولت روحانی، از هم اکنون روزشمار انتخابات میان خواص و عوام جامعه به راه افتاده است.
به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی "خیبرآنلاین"، طبیعی است که جریان ها و گروه های سیاسی با توجه به شرایط روانی حاکم بر کشور، در حال برنامه ریزی جهت معرفی کاندیدای مطلوب خود به مردم باشند و خبر این تلاش ها از گوشه و کنار به گوش می رسد.
یکی از جریان هایی که از سال 1390 تاکنون همیشه مورد توجه قرار گرفته، جبهه پایداری است که خود را به علامه مصباح یزدی منتسب می نمایند و به واسطه ی برخی موضعگیری ها و شاخص هایی که اعلام کردند، در سال های ابتدایی فعالیت موفق شدند در بدنه ی جوانان حزب اللهی و انقلابی پایگاه موثری به دست آورند اما هرچه از عمر فعالیت آنها گذشت، کمرنگ شدن برخی شاخص ها و جایگزین شدن شخص به جای شاخص، منجر به تضعیف این جبهه و کاهش پایگاه اجتماعی آن شد.
فارغ از اتفاقاتی که در انتخابات مجلس یازدهم به وقوع پیوست و رفتار عجیبی که تصمیم گیران پایداری حتی در قبال نزدیکترین دوستان خود مرتکب شدند، زمزمه هایی که این روزها از مدل فعالیت انتخاباتی آنها شنیده می شود، عجیب است؛ ظاهرا در این طیف نیز، شخص گرایی و حب و بغض های شخصی بر شاخص گرایی ارجحیت یافته است!
یکی از شاخص های قطعی و همیشگی که از سوی جبهه پایداری، به درستی، با صدای رسا به عنوان خط قرمز اعلام می شد، ماجرای خسارت محض برجام است و تاکید می شد که بانیان و حامیان این قرارداد ننگین نباید مورد حمایت انتخاباتی قرار گیرند.
اما آن چه که این روزها شنیده می شود، تلاش پایداری ها برای بسترسازی ورود یکی از حامیان قطعی برجام به عرصه انتخابات ریاست جمهوری است؛ فردی که در حمایت از دولت روحانی بعضا ادبیاتی به کار برده است که حتی دولتمردان نیز قادر به بیان آنها نبوده اند!
مطابق شنیده ها، گزینه ای که همینک مورد توجه تصمیم گیران جبهه پایداری قرار گرفته، سید پرویز فتاح است؛ وزیر دولت احمدی نژاد، رئیس سابق کمیته امداد و رئیس فعلی بنیاد مستضعفان.
در این مقال، از بررسی عملکرد وی در مناصب فوق صرفنظر می شود، اما خطاب به اعضای پایداری سوال می شود حمایت انتخاباتی از فردی که خسارت محض برجام را مایه ی عزت ایران دانسته، براساس کدام شاخص انجام می شود؟ سیاستمداری که دولت پرضرر و لیبرال روحانی را در رفع فقر موفق اعلام کرده، آیا صلاحیت حمایت انتخاباتی دارد؟ آیا دوستی با دولتی که بیشترین مشکلات را پیش پای مستضعفان و توده ی مردم قرار داده، مایه ی فخر است که آقای فتاح مفتخرانه به آن می بالد؟
اسناد زیر تنها بخشی از سخنان عجیب پرویز فتاح درباره برجام و دولت روحانی است:
اگر بناست شخص گرایی بر شاخص گرایی ترجیح یابد، پس آن را صراحتا اعلام نمایند تا دیگر برای حمایت از امثال قالیباف و لاریجانی هم هیچ عذر شرعی به عنوان مانع در میان نباشد!
کمتر از 1 سال تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده و بنا نیست این انتخابات موجب انشقاق و تفرقه در بدنه ی جریان انقلابی شود به شرط آن که به جای دخالت دادن مسائل شخصی و شخص گرایی، شاخص ها و وحدت حول آنها مورد توجه نیروهای انقلابی قرار گیرد.
بنازم به حمید رسایی.
آقای فتاح عملکرد خوبی دارد، ولی از لحاظ فکری و سیاسی بسیار ضعیف است و به درد بالاتر از وزارت نمی خورد.
درباره فتاح هم باید گفت که فرد بسیجی و جهادی ایست و شاید در همان جایی که هست بماند بهتر باشد اما این احتمال را هم بدهید که بودجه اش را دولت می دهد و شاید تمجیدهایش برای جلب حسن ظن دولت بوده باشد همانطور که تعابیری از سردار سلیمانی تحت عنوان دست رییس جمهور را می بوسم وجود داشت.
نطر جبهه پایداری احتمالا روی جلیلی و میرکاظمی و بذرپاش باشد.